دیباچه کتاب پیامبر خاتم (ص)

ديبـاچه کتاب پیامبر خاتم (ص)
بسم الله الرّحمن الرّحيم.
الحمد لِلّه ربّ العالمين، و صلّي الله عليه جميع انبياء الله و رسله، سيّما أشرفهم و خاتمهم محمّد و آله الطّاهرين، الَّذين اذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيراً، لاسيّما بقيّة الله الاعظم، و لعنةالله علی اعدائهم والسّلام علينا وعليٰ عبادالله الصّالحين.
در طول تاريخ انسان¬هاي برجسته¬ با ارائه¬ي عقايد اصلاحي جهت به سعادت رساندن افراد و اجتماعات، توده¬هاي مردم را به پيروي از عقيده و مرام خود كشانده¬اند؛ ولي اين دعوت¬ها يكسان نبوده¬اند. مثلاً بعضي از آن¬ها در مكان يا زمان خاصّي داراي پيرواني بوده¬اند؛ و حال آن¬كه بعضي بُرد وسيع¬تري از نظر زمان و مكان داشته¬اند؛ ولي بي¬ترديد دعوت¬هايي كه از همه بيشتر و در زمان طولاني¬تر و مكان وسيع¬تري توده¬هاي ميليوني و ميلياردي مردم را به دنبال خود كشانده¬اند، تنها دعوت¬هايي بوده¬اند كه توسّط سلسله¬ي جليله¬ي انبيا صورت گرفته¬اند؛ و جز مكتب انبيا هيچ مكتب فكري و عقيدتي و فلسفي نمي¬توان يافت كه قرن¬هاي متمادي قلوب ميليون¬ها و ميلياردها نفر را عميقاً مسخّر كرده باشد. ازاين¬رو، برخلاف اين¬كه عدّه¬اي تاريخ را ساخته و پرداخته¬ي محيط يا نژادها يا قهرمانان يا اقتصاد و يا ... مي¬دانند، بايد گفت بيش از هر چيز تاريخ به دست انبيا ساخته شده است. و بي¬ترديد از ميان انبيا هم آن¬كس كه بيش از همه در حركت و پيشرفت تاريخ و تمدّن بشر سهم داشته است «پيامبر اعظم اسلام (ص)» بوده است. ازاين¬رو، مطالعه¬ي زندگي و سيره و روش آن حضرت و چگونگي دعوت او مي¬تواند براي افراد و جوامع تأثير بسيار مثبت و مهمّي داشته باشد.
علم تاريخ به دو بخش نقلي و علمي تقسيم مي¬شود. تاريخ نقلي علم به حوادث و وقايع گذشته و آگاهي از اوضاع و احوال گذشتگان است و تاريخ علمي مطالعه و آن¬گاه بررسي و تحليل وقايع گذشته و استنباط قواعد و سنّت¬هاي حاكم بر زندگاني گذشتگان.
و از آنجا كه هر حادثه¬اي معلول حوادث قبلي و علّت يا لااقل انگيزه¬ي حوادث بعدي است؛ معلوم مي¬شود كه زندگي ملّت¬ها چون رشته¬اي دراز است و هر ملّت حلقه¬اي است كه به حلقه¬هاي قبل و بعد از خود وابسته است و تاريخ عبارت است از مطالعه و بررسي براي يافتن رابطه¬ي علّي و معلولي ميان حوادث زنجيره¬اي تاريخ. انساني كه تاريخ مي-داند، هم¬چون كسي است كه در تمام دوران¬ها زيسته و از همه¬ي مردمان تجربه آموخته است.
چنان¬كه «امام علي (ع)» به فرزندش «امام حسن (ع)» فرموه: «فرزندم، هرچند من با همه¬ي كساني¬كه قبل از من بوده¬اند نزيسته¬ام؛ امّا در¬كارهايشان توجّه كرده و در سرگذشت¬هاشان انديشيده¬ و آثارشان را ديده¬ام؛ به طوري كه همچون يكي از آن¬ها شده¬ام؛ بلكه با آگاهي¬اي كه از كارهاشان به دست آورده¬ام، گويي چنان است كه با نخستينشان تا آخرينشان بوده¬ام. پس از آنچه ديده¬ام، روشنش را از تيره¬اش و سودمندش را از مضرّش بازشناختم و براي تو از هر چيزي زبده و زيبايش را جدا ساختم.» (نهج¬البلاغه، نامه¬ي 31)
قرآن¬كريم كه كتاب آسماني مسلمين است، نه فقط خود تاريخ بسياري از انبيا و صالحين و نيز كساني كه با دين حقّ درافتاده¬اند و در نتيجه به هلاكت رسيده¬اند، بيان كرده است؛ بلكه مسلمانان را هم به فراگيري تاريخ براي عبرت از آن تشويق فرموده است. آري، قرآن كريم آن¬چنان براي تاريخ اهمّيّت قائل است كه آن را به عنوان آموزشگاه و عامل مهمّي براي پند و عبرت خردمندان و متفكّرين مي¬داند و از مردم دعوت مي¬كند كه عميقانه به سرگذشت اقوام پيشين بينديشند. چنان¬كه مي¬فرمايد: «لَقَد كانَ فِي قَصَصِهِم عِبرَةٌ لِاُولي الاَلبابِ: در سرگذشت¬ آنان پند و عبرت براي صاحبان خرد است.» (يوسف 12/111) و مي¬فرمايد: «قَد خَلَت مِن قَبلِكُم سُنَنٌ فَسيروا فِي الاَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُكَذِّبينَ: پيش از شما سنّت¬هايي وجود داشته، پس در زمين بگرديد و بنگريدكه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟» (آل عمران 3/137) و مي¬فرمايد: «فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرونَ: پس اين داستان¬ها را براي آنان حكايت كن، شايد كه بينديشند.» (اعراف 7/176)
و قرآن كريم هدف خود را هم از بيان سرگذشت پيشينيان تبيين مردم و هدايت آن¬ها به سنّت¬هاي الاهي مي¬داند كه در مورد ملّت¬هاي گذشته پياده شده است. چنان¬كه مي-فرمايد: «يُريدُ اللهُ لِيُبَيِّنَ لَكُم وَ يَهدِيَكُم سُنَنَ الَّذينَ مِن قَبلِكُم: خدا مي¬خواهد براي شما توضيح دهد و راه و رسم كساني را كه پيش از شما بوده¬اند به شما نشان دهد.» (نساء 4/26)
عمل¬كرد ناهنجار كليسا در دوران هزار ساله¬ي قرون وسطيٰ و آن¬گاه در دوران رنسانس در برابر علم و تمدّن سبب شد كه ضربه¬ي بزرگي به حيثيّت مذهب به طور عموم وارد آيد. به طوري كه افكار سطحي، خاصّيّت دين و مذهب را به طور كلّي مبارزه¬ با علم و دانش تلقّي كردند؛ ولي كساني كه مختصر مطالعه¬اي در مورد اسلام داشته باشند، به روشني درمي¬يابند كه حساب اسلام صد در صد مقابل كليساست.
زيرا نه فقط قرآن كريم و احاديث اسلامي آن¬چنان مردم را به علم و حكمت و تفكّر و تدبّر و تعقّل در جهان و موجودات مختلف آن ـ اعمّ از جماد و نبات و حيوان و آسمان و زمين و خورشيد و ماه و ستارگان و سرگذشت انسان¬هاي پيشين ـ فراخوانده¬اند كه فوق آن تصوّر نمي¬شود؛ بلكه اين دين بنيانگذار يك تمدّن عظيم است و در تاريخ افتخارآميز خود دانشگاه¬هاي بسياري در سرزمين پهناور اسلامي به وجود آورده و دانشمندان برجسته¬ي بسياري به جهان عرضه داشته و در پيشرفت علم و حكمت و تمدّن سهم عظيم داشته است. از¬اين¬رو، بايد گفت: آن¬چه كه در باره¬ي اسلام صادق است، درست عكس آن چيزي است كه در باره¬ي كليسا صادق مي¬باشد. كليسا نه فقط به پيشرفت علم و حكمت و فلسفه و تمدّن كمك نكرد، بلكه فرهنگ و تمدّني هم كه به آن گرويده بود، فاسد كرد. در صورتي كه اسلام خود تمدّن درخشاني به وجود آورد و به بشريّت عرضه داشت. چنان¬كه گفته¬اند: مسيحيان از روزي كه مذهب خود را كنار گذاشتند پيشرفت كردند؛ درحالي كه ما مسلمانان از روزي كه مذهب خويش را كنار گذاشتيم، عقب افتاديم.
آگاه شدن از زندگي پيامبر اسلام (ص) از دو جهت حائز اهمّيّت است:
يكي اين¬كه صرف نظر از نبوّت آن حضرت، وي به شهادت محقّقان غيرمسلمان بزرگ¬ترين مرد تاريخ است.
چنان¬كه «گوستاولوبون» دانشمند شهير فرانسوي در اين مورد مي¬گويد:
«ما اگر بخواهيم ارزش اشخاص را به كردار و آثار نيكشان بسنجيم، به طور مسلّم، محمّد بزرگ¬ترين مرد تاريخ است.» (تاريخ تمدّن اسلام و عرب، ص 129)
و ديگر آن¬كه برخلاف زندگي پيامبران گذشته كه از نظر تاريخي چندان روشن نيست، زندگي پيامبر اسلام كاملاً روشن است و هيچ¬ ابهامي در آن وجود ندارد.
و «ارنست رنان» دانشمند ديگر غربي در اين مورد مي¬گويد:
«به جاي سايه¬ي اسرار¬آميزي كه ديگر اديان در زير آن مهد خود را مي¬گسترند، اسلام از ميان «تاريخ» به وجود مي¬آيد و ريشه¬هاي آن بر سطح زمين قرار دارد. زندگي بنيان-گذار آن محمّد مانند همه¬ي مصلحين قرن ششم، براي ما شناخته شده است. بناي واقعي تاريخ ابتدايي اسلام، قرآن محقّقاً دست نخورده باقي مانده است.» (فيلسين شاله، تاريخ مختصراديان، ص 461)
و از آنجا كه به فرموده¬ي قرآن كريم: «لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ: مسلّماً رسول خدا (ص) سرمشق نيكويي براي شماست.» (احزاب¬33/21) چون تمام گفتار و رفتار و كردار و اخلاق پيامبر (ص) و حتّيٰ ائمّه¬ي معصومين (ع) براي ما سرمشق و حجّت هستند؛ ازاين¬رو، هرچه هم كه بيشتر زندگي اين معصومين (ع) بيان شود، باز حقّ مطلب ادا نشده است. به هرحال، از خداوند مسألت مي¬نمايم كه اين نوشتار ناچيز كه قطره¬اي از درياي فضايل اشرف مخلوقات (ص) است ـ اوّلاً، مورد قبول حضرت احديّت واقع شود و ثانياً، براي مطالعه كندگان آن مفيد واقع شود.
از آنجا كه شناسنامه¬ي هر ملّتي ميراث¬هاي تاريخي و فرهنگيش مي¬باشد؛ ميراث¬هاي تاريخي و فرهنگي جهان اسلام در واقع حافظه¬ي تاريخي ملّت¬هاي مسلمان را شكل مي-دهد. بي¬ترديد آگاهي از تاريخ اسلام و بارور نگاه داشتن اين ميراث فرهنگي در پيروزي انقلاب اسلامي ايران اثري بنيادين دارد؛ چه كلام الهي بودن قرآن وآگاهي از رازهاي توفيق پيامبر اسلام (ص) در پي¬افكندن جامعه¬ي اسلامي و شناخت سنّت و سيره¬ي عملي آن حضرت و ائمّه¬ي معصومين (ع) نقش اصلي در ايمان توده¬هاي مردم به اين دين حنيف دارد. به همين علّت است كه دولت¬هاي استعمارگر همواره در تضعيف اين ميراث فرهنگي در كشورهاي اسلامي به انحاء مختلفي مانند تغيير خطّ، زبان، آداب و رسوم ملل مسلمان هستند.
دكتر رحمت الله قاضيان