سایت اصول دین


دیباچه کتاب تاریخ فلسفه


دکتر رحمت الله قاضیان

دیبـاچه کتاب تاریخ فلسفه

بسم الله الرّحمن الرّحيم.

سپاس وستايش مخصوص خدا پروردگار عالميان است، كه با آموختن همه¬ی اسماء به انسان «عَلَّمَ آدَمَ الأسْمَاءَ كُلَّهَا» (بقره 2/31) او را اشرف مخلوقات قرار داد و با آموختن حكمت بدو خير كثير به وي عنايت فرمود: «مَن يُؤتَ الْحِكمَةَ فَقَد اُوتِيَ خَيرًا كَثِيرًا» (بقره 2/269». و درود بي¬پايان و سلام نامحدود بر تمامي انبيا خصوصاً اشرف و خاتم آنان محمد مصطفيٰ(ص) كه شهر علم است و آل اطهارش كه ابواب علم و حكمت¬اند.

هر كس بخواهد در علمي تبحّر حاصل نمايد، بايد در تاريخ آن علم هم شناخت داشته باشد، به طوري كه محقّقان معمولاً كسي را كه به تاريخ علمي آگاهي ندارد در آن علم صاحب نظر نمي¬دانند، ولي دانستن تاريخ فلسفه بيش از تاريخ ساير علوم ضروري است.

ازاين¬رو، كسي كه مي¬خواهد كاملاً با فلسفه آشنايي پيدا كند، بايد از تاريخ فلسفه يعني سرگذشت تفكّرات مردان بزرگي، كه با افكار و نظريّات خود در باره¬ي هستي، فلسفه را ساخته¬اند نيز آگاه باشد، تا از يك طرف، در تحقيقات فلسفي خود به آن بن¬بست¬هاي فكري، كه پيشينيان بدان رسيده¬اند، گرفتار نشود و اشتباهات آنان را تكرار نكند؛ و از طرف ديگر، گرچه اكنون فلسفه چه در عالم اسلام و چه در غرب بسيار پيشرفت كرده؛ ولي هنوز بسياري از مطالب و استدلالات فلسفي همان¬هاست، كه از افلاطون ارسطو، فارابي، ابن سينا، شيخ اشراق، خواجه نصيرالدّين، ملّاصدرا و... به جا مانده است. و اين بدان علّت است، كه مطالب فلسفي همچون داستان¬ها وحكايات افراد مختلف بايكديگر بي¬ارتباط نيستند؛ بلكه فلسفه جست¬وجوي حقيقت واحد در هستي از سوي انسان¬هاي برجسته (فلاسفه) از طريق برهان و استدلال است و هريك از فلاسفه هم كم و بيش در ساختن آن سهيم بوده¬اند.

و اين درست نيست، كه ما از تاريخ سياسي يعني تاريخ طواغيت و لشكركشان كه در واقع ويرانگران فرهنگ و تمدّن و نابودكنندگان حرث و نسل بودن¬اند آگاه باشيم؛ امّا از تاريخ فلسفه و فلاسفه يعني تاريخ بزرگ¬ترين متفكّران و انديشمندان جهان، كه آفرينندگان فكر و فلسفه و عرفان و فرهنگ و تمدّن براي ما بوده¬اند، غافل باشيم.

از آنجا كه تعقّل و تفكّر مميّز و ويژگي انسان از حيوانات است؛ ازاين¬رو، در مورد تاريخ فلسفه هم، كه همان تاريخ تعقّل و تفكّر است بايد گفت، كه تاريخ فلسفه با پيدايش نخستين انسان همراه باشد، و از آن به بعد هم هرگاه انساني مي زيسته و هر جا انساني بوده است تعقّل و تفكّر را هم با خود همراه داشته است. پس اوّلاً، مطلق دانش و آگاهي و از جمله فلسفه مال همه انسان¬ها و ميراث مشترك همه¬ي نژادها و ملل است نه آن¬كه ويژگي نژاد يا ملّت خاصّي باشد. ثانياً، نمي¬توان يك زمان يا يك مكان را به عنوان خاستگاه فلسفه دانست، بلكه تنها مي¬توان گفت، كه بعضي ملّت¬ها در پيدايش فلسفه سهم بيشتري داشته¬اند. ازاين¬رو، بدان سبب تاريخ فلسفه را از يونان آغاز مي¬كنند، كه اين در يونان بود، كه براي اوّلين بار افكار فلسفي به معني واقعي پيدا شد، وگرنه يونانيان هم به نوبه¬ي خود فلسفه و علم را از مشرق زمين يعني مصر، بين¬النّهرين و ايران گرفته¬اند.

دکتر رحمت الله قاضیان


کتاب تاریخ فلسفه

دکتر رحمت الله قاضیان