سایت اصول دین

سعادت انسان

دکتر رحمت الله قاضیان

سعادت انسان.

همه انسان¬ها ـ اعمّ از باسواد و بی¬سواد، مسلمان و کافر، غنی و فقیر ـ برای خود و بچّه¬شان طالب سعادتند و از بدبختی تنفّر دارند؛ ولی برداشت افراد و مکاتب فکری از مفهوم سعادت و شقاوت متفاوت است. آنچه از نظر اکثر مکاتب مخصوصاً اسلام مسلّم است این است که انسان دو بعد دارد: یک بعد ناسوتی و مادّی به نام «جسم» و یک بعد معنوی و ملکوتی به نام «روح»؛ لذا مرکّب از جسم و روح است. از نظر مادّی به حیوانات شبیه است و از نظر بعد معنوی به ملائکه شبیه است.

اگر بُعد معنوی انسان یعنی روحش بر بعد مادّی یعنی جسمش غلبه کند و آن را مرکب خود قرار دهد انسان عروج می¬کند و از ملائکه هم فراتر می¬رود و به جائی می¬رسد که بجز خدا نداند و چون بمیرد به او خطاب می شود: «یا اَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّةُ ارجِعی اِلیٰ رَبِّکِ راضِیَةً مَرضِیَّةً: ای نفس مطمئن، به سوی پروردگارت باز آی، تو از او خشنودی و او از تو خشنود.» (فجر¬89/27)؛ امّا اگر به عکس بعد مادّی انسان بر بعد معنویش غلبه کند یعنی جسمش روحش را به خدمت خود درآورد، انسان سقوط می¬کند و قرآن کریم در وصف او می¬فرماید: «اّنَّ شَرَّ الدَّوّابِ عِندَ اللهِ الصُّمُّ البُکمُ الَّذینَ لایَعقِلونَ: بدترین جنبندگان نزد خدا آن کران و گنگانند که تعقّل نمی¬کنند» (انفال 22) که در این حالت هرچه زودتر بمیرد بهتر است.

چنان¬که امام سجّاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق به درگاه خدا عرض می¬کند: «فَاِذا کانَ عُمری مَرتَعاً لِلشَّیطانِ فَاقبِضنی اِلَیکَ: خدایا، اگر بناست عمر من چراگاه شیطان شود، زود مرا بمیران.»

البتّه ارضای غرایز در حدّ متعادل لازم است؛ چون گفتیم جسم باید مرکب روح باشد؛ چنان¬که انسانی که به مسافرت می¬رود؛ همان طوری که به آب و غذا و استراحت خود می¬رسد، به بنزین و روغن ماشینش هم باید برسد؛ وگرنه به مقصد نخواهد رسید. اگر دختر و پسری به سنّ بلوغ رسیدند، پدر و مادر باید وسایل ازدواج آنها را فراهم کنند. حتّی اگر پدر و مادر توان ندارند، جامعه باید بکند. قرآن¬کریم می¬فرماید: «وَ اَنکِحوا اَیامی مِنکُم وَالصّالِِحینَ مِن عِبادِکُم وَ اِمائِکُم؛ اِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ: بی همسران و غلامان و کنیزان نیکوکار خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست باشند، خداوند به فضلش بی¬نیازشان خواهد کرد.» (نور 32)

آنچه اسلام بد می¬داند افراط و عیّاشی است. قرآن کریم می فرماید: «یا بَنی آدَم، خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ وَ کُلوا وَاشرَبوا وَ لاتُسرِفوا؛ اِنَّهُ لایُحِبُّ المُسرِفینَ: ای فرزندان آدم، در هر مسجدی خود را آراسته کنید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، که خدا اسرافکاران را دوست ندارد.» (اعراف 31)؛ یعنی در جامعه لباس نوت را بپوش؛ هم¬چنین بخور و بیاشام؛ ولی افراطگر و عیّاش و مسرف هم نباش.

در زمان رسول خدا6 یکی از اصحاب به نام «عثمان بن مظعون» زاهد شود، غذای لذیذ نخورد، با زن تماس نگیرد و از اجتماع هم کناره گرفت. روزی زنش نزد عایشه رفت، عایشه چون دید هیچ زینتی نکرده و به خودش نرسیده، به او گفت: چرا خود را آراسته نکرده¬ای، مگر شوهر نداری؟ گفت: راستش این است که شوهرم هیچ با من تماس نمی¬گیرد. چون عایشه این موضوع را به پیامبر6 اطّلاع داد، فوراً دستور داد: مردم در مسجد جمع شوند و در حالی که عبایش به زمین کشیده می¬شد به منبر رفت و فرمود: مردم، من که پیامبر شما هستم، غذای لذیذ می¬خورم، با زن تماس می¬گیرم و با جامعه تماس دارم؛ «فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنّی: پس هر کس از سنّت من رویگردان باشد، از من نیست.» (کافی 5/496)

بدین ترتیب برخلاف مادّیّون که سعادت انسان را تنها در ارضای جسمش می¬دانند و برخلاف رهبان¬های مسیحی و مرتاضان هندی که سعادت انسان را تنها در تقویت روحش می¬دانند؛ اسلام می¬فرماید: «وَابتَغِ فیما آتاکَ اللهُ الدّارَ الآخِرَةَ؛ وَ لاتَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا: و در آنچه خدا نصیبت کرده، جویای سرای آخرت باش؛ و سهم خود را از دنیا نیز از دنیا از یاد مبر.» (قصص 28/77)

رسول خدا6 هم فرمود: «کُن لِدُنیاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبَداً وَ کُن لِآخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَموتُ غَداً: برای دنیایت چنان رفتار کن که گویا همیشه زندگی می¬کنی و برای آخرتت عمل کن که فردا می¬میری.» (فقیه 3/158)

در تربیت بچّه نیز هم باید به فکر مدرسه¬اش باشی وهم به فکر نمازش

زن قبل از اسلام

در یونان زن جزء کالاها خرید و فروش می¬شد. مرد زن خود را به دیگران قرض یا هدیه می¬داد. (حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 42)

در روم نیز دختران و زنان مانند اشیا وحیوانات خرید وفروش می¬شدند، نه ارث می¬بردند و نه مالک چیزی بودند. (بهشت جوانان، ص 35)

در روسیه قدیم شب عروسی دختر، پدرش چند تازیانه به او می¬زد، آن گاه شلّاق را به داماد خود می¬داد؛ تا بفهمد از این پس او از کسی کتک خورد که از او جوانتر و قوی¬تر است». (تاریخ تمدّن ویل دورانت، ج 3)

در دین یهود دختر برای پدر ننگ بود. مادری که دختر می¬زایید، از پانزده تا هفتاد روز نجّس بود و زن جزیی از ارث بود. (تاریخ تمدّن، 1/11)

در عربستان به قول قرآن وقتی مردی دارای دختر می¬شد، از شدّت ناراحتی رخسارش سیاه می¬شد و خود را از انظار پنهان می¬کرد. (نحل، 58)

در چین مرد می¬توانست زن و فرزندانش را بفروشد و گاه نوزاد دختر را دور می انداختند. (تاریخ تمدّن، کتاب اوّل، ص 1050)

در بابل برای صرفه جویی در غذا زنان را خفه می¬کردند و مرد در تنگدستی دخترانش را به فسق و فجور وامی¬داشت. (تاریخ تمدّن، 1/371)

در چین ازدواج با زن، به نوعی خرید او بود. زن از ارث محروم بود و حق هم¬غذا شدن با مردان حتّی پسرانش نداشت. چند مرد می¬توانستند یک زن داشته باشند و فرزندش مال مرد قویتر بود. (بهشت جوانان، ص 45)

در هند زن تابع شوهر بود و حتّیٰ تا این اواخر که انگلیسی¬ها آن را ممنوع کردند، با جسد شوهرش سوزانده می¬شد.

در روم مرد نسبت به زن و فرزندان یک نوع ربوبیّت داشت و پرستش می¬شد. مرد حتّیٰ اگر صلاح در کشتن یکی از افراد خانواده می¬دید این کار را می¬کرد، گاهی زن را می¬فروخت، گاهی می¬بخشید و زمانی برای تمتّع قرض می¬داد. (تفسیر المیزان، ج 2 ص 391 ـ 368 )

در اروپای مسیحی این در اوایل قرن بیستم بود، که تحت فشار اسلام برای زن ابتدا در انگلستان و به تدریج در کشورهای دیگر اروپایی و آمریکا تساوی حقوق زن و مرد و ارث قائل شدند.

هرچند در غرب حدود یک قرن و نیم است، که ندای تساوی حقوق مرد و زن سر داده¬اند؛ ولی ظلم و سوء استفاده آن¬ها از زن کمتر از گذشته نیست؛ و این اعلام تساوی حقوق زن و مرد برای این بود که اوّلاً به عنوان آزادی زن او را از خانه بیرون کشیده و در کارخانه¬ها از نیروی ارزان کار آن¬ها استفاده کنند؛ و ثانیاً، علاوه بر استفاده جنسی از زنان در خانه، در بیرون هم با چشم¬چرانی و گفت¬وشنودهای شهوانی از آنها استفاده کنند.

به نام آزادی، از زن برای فروش لوازم آرایش و لباس¬های مد روز و ساختن فیلم¬های منافی عفّت سینمایی برای کشاندن جوانان به سینماها و کسب درآمد بیشتر استفاده می¬کنند و با چاپ عکس¬های عریان زنان در مجلّه¬ها و روزنامه¬ها از وجود آن¬ها استفاده می¬کنند.

وقتی که این دیدگاه¬ها و طرز برخوردها در باره زن با نظراتی که اسلام به زن دارد، با هم مقایسه شوند، انسان متوجّه می¬شود که چه خدمتی اسلام عزیز به زن نموده است؛ خدمتی که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست و زن مسلمان باید به خودش ببالد که مسلمان است و در محیط اسلامی متولّد شده و زندگی می¬کند.

تساوی مرد و زن در اسلام

اسلام اصل مساوات را در باره¬ی مرد و زن رعايت کرده است. از نظر مقام انسانی زن و مرد در قرآن کريم مساوي¬اند، چنان¬که می¬فرمايد: «اَلَّذی خَلَقَكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنها زَوجَها: همو که شما را از تنی واحد آفريد و جفت او را نيز از جنس او آفريد». (سوره نساء آیه 1)

و برخلاف مسيحيّت، که می¬گويد: «شيطان اوّل حوّا را فريفت و حوّا آدم را»، قرآن كريم می¬فرمايد: «فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّيطانُ وَ قَاسَمَهُما اِنِّي لَكُما لَمِنَ النّاصِحينَ فَدَلّاهُما بِغُرورٍ: شيطان آن دو (آدم و حوّا) را وسوسه کرد و برای آنان قسم خورد که من خيرخواه شما هستم و سرانجام با فريبکاری آنان را (از مقامشان) به زير آورد.» (سوره اعراف 7/22 ـ 20)

قرآن ¬كريم هم از مردان بزرگ و قدّيس ياد می¬کند و هم از زنان بزرگ و قدّيسه، از پدران آدم و ابراهيم و از مادرانِ موسیٰ و عيسیٰ در نهايت تجليل ياد شده است. اگر از همسران نوح و لوط به عنوان زنان ناشايسته برای شوهرانشان ياد می¬کند، از زن فرعون هم به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پليدی شده است ياد می¬کند.

قرآن کريم ¬فرموده است: «اَوحَينا اِلیٰ اُمِّ موسیٰ اَن اَرضِعيهِ فَاِذا خِفتِ عَلَيهِ فَاَلقيهِ في اليَمِّ: به مادر موسیٰ وحی کرديم که شيرش ده و اگر بر جانش ترسيدی به دريا افکنش». (سوره قصص 28/7)

و قرآن کريم در باره¬ مادر حضرت عيسیٰ (ع) می¬فرمايد: «ملائکه با مریم که همواره در محراب عبادت بود سخن می¬گفتند و گفت¬وشنود می¬کردند و از غيب برای او غذا می¬رسيد». (سوره مریم، 17 ـ 21)

در اسلام کمتر مردی به پای حضرت خديجه (س) می¬رسد و هيچ مردی جز پيامبر اکرم6 و علی (ع) به مقام حضرت زهرا (س) نمی¬رسد، يعنی حضرت زهرا (س) بر فرزندان خود، که امام¬اند و از همه¬ پيامبران غير از خاتم الانبيا برترند، برتر است.

قرآن كريم هرگاه از كمالات و ارزش¬هاي والايي كه انسان¬ها بدان مي¬رسند، سخن مي¬گويد،‌ زنان را نيز در رديف مردان مي¬آورد، از جمله:

1 ـ قرآن كريم فرموده: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَاَجْرًا عَظِيمًا: مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان باايمان و مردان و زنان اطاعت پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه¬دهنده و مردان و زنان روزه¬دار، و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زناني كه خدا را زياد ياد ¬كنند، خدا براي آن¬ها آمرزش و پاداشي بزرگ فراهم کرده است.» (سوره احزاب، آیه ٣٥)

2 ـ قرآن كريم فرموده: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُُنْثَيٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ، فَاُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لايُظْلَمُونَ نَقيرًا: و هركه كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد، مرد باشد يا زن، آن¬ها به بهشت در خواهند آمد و ذرّه¬اي ستم نخواهند ديد.» (سوره نساء 4/١٢٤)

3 ـ قرآن كريم فرموده: «یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثیٰ، وَ جَعَلناکُم شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا؛ اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقاکُم؛ اِنَّ اللهَ عَلیماً خَبیراً: ای مردم، ما شما را از مردی و زنی آفریديم، و تیره تیره و قبیله قبیله¬تان کردیم تا یکدیگر را بشناسید؛ گرامی¬ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. خدا دانایی آگاه است.» (حجرات 49/13). در این آیه شریفه زنان و مردان را در ردیف هم قرار داده و بدون توجّه به زن و مرد بودن آنها ملاک برتری را تقوا و عمل به دستورات الهی دانسته شده است.

4 ـ قرآن كريم در آیه¬ای پاداش را در برابر عمل صالح قرار داده و فرموده: «مَن عَمِلَ صالحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثیٰ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ: هرکس، چه مرد و چه زن، عمل صالح کند و مؤمن باشد، او را به زندگانی خوش و پاکیزه¬ای زنده خواهیم داشت و پاداش چنین کسانی را بی¬گمان همسنگ بهترین کاری که کرده¬اند خواهیم داد.» (سوره نحل، آیه 97)

5 ـ پس از آن¬که مشرکین به عنوان سرزنش پیامبر اکرم (ص) را «اَبتر» یعنی بی¬فرزند و بی¬دنباله خواندند، خداوند به جای دادن پسران زیاد به آن حضرت که اشرف مخلوقاتش است، حضرت فاطمه (س) را به آن حضرت عنایت فرمود و او را «کوثر» و خیر کثیر خواند و فرمود: «اِنّا اَعطَیناکَ الکَوثَر؛ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر؛ اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَبتَر: [ای پیامبر ما] ما به تو کوثر دادیم؛ پس تو نیز به پیشگاه پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. و بدان آن¬که بی¬فرزند و بی¬دنباله است تو نیستی، بلکه دشمن توست.

امام صادق (ع) فرمود: «الاِمرَأةٌ الصّالِحَةٌ خَیرٌ مِن اَلفِ رَجُلٌ غَیرُ صالِحٍ؛ وَ اَیُّما اِمرَأةٍ خَدَمَت زَوجَها سَبعَةَ اَیّامٍ اَغلَقَ اللهُ عَنها سَبعَةَ اَبوابِ النّارِ وَ فَتَحَ لَها ثَمانِیَةَ اَبوابِ الجَنَّةِ تَدخُلُ مِن اَیُّها شائَت: زن شایسته از هزار مرد ناشایسته بهتر است و هر زنی که هفت روز به شوهرش خدمت کند، خداوند درهای هفت¬گانه آتش را به رویش می¬بندد و هشت در بهشت را برایش می¬گشاید، تا از هر دری که بخواهد وارد شود.» (وسایل، 14/123)

و امام صادق (ع) فرمود: «ما مِن إمرَأةٍ تَسقی زَوجَها شَربَةً مِن ماءٍ اِلّا کانَ خَیراً لَها مِن عبادَةِ سَنَةٍ، صِیام نَهارِها وَ قِیامَ لَیلَها وَ یَبنَی اللهُ لَها بِکُلِّ شَربَةٍ تَسقی زَوجَها مَدینَةً فی الجَنَّةِ وَ غَفَرَ لَها سِتّینَ خَطیئَةٍ: هیچ همسری آب به همسرش نمی¬نوشاند، مگر این¬که برایش از عبادت یک سال که روزهایش روزه باشد و شب¬هایش به عبادت بایستد، بهتر است؛ و خداوند به پاداش هر جرعه آبی که به همسرش می¬دهد، برایش در بهشت شهری می¬سازد و شصت خطایش را می¬بخشد.» (وسایل، 14/123)

ولی این¬ هم که بعضی طرفدار مساوات کامل زن و مرد¬ند، درست نیست؛ زیرا اگر زن در کارهای سخت همچون مرد شرکت داده شود و نصف هزينه زندگی را بر عهده بگذارد، آن وقت اين زن است که نه فقط انجام آن برايش مشکل است، بلکه حتّیٰ از عهده¬ی آن هم برنمی¬آيد

خداوند عادل است و به هر موجودی و از جمله مرد و زن هرآنچه که نيازمند بوده عنايت فرموده است. بعضی چيزها همچون عقل معاش و تدبیر امور و نیز نیروی بدنی برای کار و فعّالیّت و مبارزه با عوامل طبیعت برای تهیّه معاش به مرد بيشتر داده است و بعضی چيزها همچون عواطف و احساسات رقیق برای انجام وظایف همسرداری و تربيت فرزندان به زن بيشتر داده است. مرد همچون بولديزر است و زن همچون يک اتومبيل سواری. و اين اختلاف نه تنها تبعيض نيست، بلکه نشانه رحمت الهی است و مايه تکامل آنان؛ به طوری که روي هم زوج کاملی خواهند شد، که کمبودهای هم را جبران می¬کنند.

حقوق مرد و زن در خانواده

خداوند در قرآن کريم می¬فرمايد: «اَلرِّجالُ قَوّامونَ عَلَی النِّساءِ بما فَضَّل اللهُ بَعضُهُم عَلیٰ بَعضٍ وَ بِما اَنفَقوا مِن اَموالِهِم: مردان سرپرست زنانند، به سبب برتري¬هايي¬كه خدا به بعضي ازآنان يعني مردان به قوّت جسم و عقل وبهتر اداره كردن خانواده و عهده¬دار شدن مخارج خانواده دارند». (نساء، آیه 34)

حبيبه همسر سعد بن ربيع انصاری نافرماني شوهرش كرد‌ و او هم يك سيلي به صورتش نواخت. زن باپدرش خدمت پيامبر (ص) رفتند و جريان را عرض کردند، آيه: «اَلرِّجالُ قَوّامونَ عَلَي النِّساءِ» نازل شد. (تفسير لاهيجي)

از آنجا كه خانواده همچون هر اجتماعي سرپرستي لازم دارد، قرآن کريم فرموده: سرپرست خانواده بايد مرد باشد، که عقل معاش و تدبیرش قوي¬تر است. پيامبر اكرم (ص) نيز هرگز زني را بر قومي والي و قاضي نكرد يا براي پيكار نفرستاد؛ ولي ساير مشاغل همچون معلّمي و پرستاري در آيات و احاديث براي زنان منعي وارد نشده است.

ولی مرد هم به عنوان رئيس خانواده حقّ ندارد به ساير افراد خانواده اجحاف و تعدّی كند، بلكه منظور رهبري واحد با توجّه به مسئوليّت¬ها و مشورت¬هاي لازم است. مرد برای انجام اين مقصود نه بايد بسيار تندی و سختگيری کند، که باعث پيدايش عقده برای زن و بچّه شود و نه خيلی نرم و آسانگير که به گستاخی و بی¬بندوباری اهل خانه بينجامد؛ بلکه مرد در اداره امور خانواده بايد اعتدال را رعايت کند و امور منزل را چنان تدبير کند، که بدون استبداد بر دل¬ها حکومت کند و افراد خانواده چنان با يکديگر پيوند معنوی داشته باشند، که پشتيبان و مددکار يکديگر باشند.

مردان در زمينه¬هاي بسياري بر زنان برتري دارند، از جمله: كمال عقل و حسن تدبير و قدرت بيشتر در كارها و عبادات و بالاتر از همه انتخاب مردان به عنوان پيامبر و امام از طرف خدا. كارهاي بزرگ در ميدان علم و دين و فنّ و فلسفه و عرفان و سياست، همه توسّط مردان صورت مي¬گيرد. البتّه اگر مرد از زنش بخواهد واجبات الهي را انجام ندهد، نبايد بپذيرد.

سپردن سرپرستی خانواده به مردان نيز، نه دليل بالاتر بودن شخصيّت انسانی آن¬هاست و نه سبب امتياز آن¬ها در جهان ديگر؛ زيرا آن صرفاً بستگی به تقوای افراد دارد.

علّامه طباطبایی در تفسیر آیه: «اَلرِّجالُ قَوّامونَ عَلَی النِّساءِ... می-فرماید: قیمومت مرد بر زن متعلّق به جهات همگانی و مشترک بین زن و مرد و مرتبط با تعقّلش است، بدون آن¬که استقلال و حقوق فردی زن پایمال گردد و در خواسته و اختیار کار او مرد دخالت داشته باشد. (المیزان)

امام¬كاظم (ع) فرموده:‌ جَهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ: جهاد زن خوب شوهرداري ¬كردن است. علي (ع) فرموده: «اِنَّ المَرأةَ رَيحانَةُ وَ لَيسَت بِقَهرَمانَةِ:‌ زن ريحان است نه قهرمان. پيامبر (ع) فرمود: چگونه دستي كه زن را مي¬زند به گردنش انداخته مي¬شود؟ (الميزان، ذیل تفسیر این آیه )

منظور از دوستی بين زن و شوهر هم اين است¬که به قول قرآن بينشان مودّت و رحمت باشد، نه اين¬که مرد چنان دلباخته زن باشد، که تسلیم هوس¬های سرکش او باشد و اختيار خود و فرزندانش را به او بسپارد.

خانواده کانون مهرباني و دوستي است نه ميدان نبرد. هرگاه زن و شوهر با يکديگر با احترام و عشق و محبّت رفتار كنند، خانواده خوشبخت و مباركی خواهند داشت.

بنا به دستور اسلام، مرد باید به اندازه توانش کليّه¬ی لوازم زندگی همچون غذا، لباس، فرش، اثاث خانه، مسکن و غيره برای زن تهيّه نمايد و حتّیٰ اگر بتواند و ذی¬شأنش باشد بايد برای او پيشخدمت هم بگیرد؛ چون خداوند ¬فرموده: «عاشِروهُنَّ بِالمَعروفِ: با آنان به خوبی رفتار کنيد». (سوره نساء 4/19)

ازاین¬رو، فرموده¬اند: مرد حق ندارد زن را در خانه¬ای نگه دارد که از خانه پدری او پایین¬تر است یا هزینه ماهانه او را کمتر از هزینه خانه¬ای که در آن بزرگ شده قرار دهد؛ پس مرد به هنگام ازدواج باید به اندازه دهانش لقمه بردارد؛ یعنی به سراغ وصلت با خانواده¬ای برود که از هر نظر با او هم¬سنخ و هم¬شأن باشند.

«ويل دورانت» مورّ‌خ معروف آمريكايي در مورد پيامبر اسلام6 می-گويد: وقتی زنان به مسجد می¬رفتند، اگر کودکان خود را همراه داشتند، پيامبراسلام6 نسبت به آن¬ها رفتاری نيکو داشت. بنا بر روايت، وقتی در اثنای نماز صدای گريه¬ي کودکی را می¬شنيد، خطبه را کوتاه می¬کرد، تا مادر طفل از طول آن به زحمت نيفتد. وی رسم زنده به گور کردن دختران را برداشت. زن و مرد را از لحاظ تشريفات قضائی و استقلال مالی برابر کرد. به زن حق داد به هر کار مُجازی اشتغال ورزد، مال و منفعت خود را نگه دارد، ارث ببرد و به هر صورت که مايل است در مال خود تصرّف کند... (تاريخ تمدّن 4/231)


کتاب خانواده اسلامی

دکتر رحمت الله قاضیان