سایت اصول دین


علوم زيستي و روش تحقيق آن ها


دکتر رحمت الله قاضیان

علوم زيستي و روش تحقيق آن ها.

تا كنون تعريف جامعي از حيات نشده، بلكه تنها مي¬توان گفت كه موجود زنده با داشتن خصوصيّات حياتي از اجسام غيرزنده پيرامون خود متمايز است، از جمله:

1 ـ داشتن اعضاء: جانداران داراي اعضاي مختلفي هستند، كه هر عضوي براي تأمين بقاي موجود جاندار وظيفه¬اي انجام مي¬دهد.

2 ـ تغذيه: موجود زنده متوالياً براي تأمين انرژي و همچنين موادي كه از او دفع مي¬شود، مقداري از مواد خارج را مي¬گيرد و با تغييراتي كه در آن¬ها به وجود مي¬آورد، مقداري ازآن را به مواد قابل جذب تبديل مي¬كند و براي تأمين نيرو و رشد و ساير نيازهايش از آن استفاده مي¬كند و مقداري ديگر آن را كه زائد و غير قابل مصرف¬اند، به وسيله¬¬ دستگاه¬هاي دفع، ترشّح و تنفّس به خارج از بدن مي¬راند.

3 ـ ارتباط با خارج: موجود زنده با تحريك¬پذيري و حسّاسيت و قابليّت حركت داشتن با محيط پيرامونش رابطه دارد.

4 ـ نشو و نما: موجود زنده نشو و نما مي¬كند، يعني متولّد مي¬شود، رشد مي¬كند، انحطاط مي¬پذيرد و آن¬گاه مي¬ميرد.

5 ـ توالد و تناسل: موجود زنده توالد و تناسل مي¬كند، يعني وقتي به حدّ رشد رسيد، موجوداتي مانند خود را به وجود مي¬آورد.

6 ـ داشتن سلّول¬ها: بدن همه¬¬ی موجودات زنده ـ اعمّ از حيوان و نبات و انسان ـ از موجودات زنده¬ی كوچك¬تري به نام سلّول تشكيل شده است، كه هركدام براي به كار انداختن بخشي از اعمال ضروري زنده ماندن موجود زنده فعّاليّت مي¬کنند.

7 ـ غايت داشتن: در هر جانداری غايتی وجود دارد و غايت ممكن است خارجي باشد. مثل آن¬كه علف براي گوسفند است و گوسفند براي انسان، ولي با آن¬كه همه چيز براي انسان است، امّا ديگر انسان براي استفاده¬ی موجود ديگري نيست، بلکه انسان براي اين است كه با عبادت پروردگارش به قرب او برسد.

چنان¬كه قرآن كريم مي¬فرمايد: «ماخَلَقتُ الجِنَّ وَالاِنسَ اِلَّا لِيَعبُدونِ: من جنّ و انسان را نيافريدم، جز براي اين¬كه مرا بپرستند.» ذاريات 51/56

8 ـ سازگاري با محيط: و بالاخره ويژگی ديگر موجود زنده عبارت است از سازگاري با محيط. يعني موجود زنده ـ اعمّ از نبات و حيوان و انسان ـ در هر نقطه¬ی آب و هوايي كه زندگي كند، اعضايش طوري خواهند شد، كه با آب و هواي آن منطقه سازگار باشند، و در اين مورد هم، انسان مقاوم¬ترين و سازگارترين موجود زنده است، كه علاوه بر سازگاري با محيط، از بركت عقل و هوش خود با ساختن پوشاك و مسكن و وسائل گرم كردن و خنك ساختن محيط، در تمام نقاط گرم و سرد زمين توانسته است به خوبي زندگي كند.

تقسيمات زيست¬شناسي: زيست¬شناسي اقسامی دارد: زيست¬شناسي عمومي، كه در آن حيات و خصوصيّات عمومي جانداران مورد بررسي قرار مي¬گيرد. زيست¬شناسي خصوصي، كه در آن جانداران مختلف مطالعه مي¬شوند. تاريخ زيستي، كه در آن به تحقيق در باره¬ی¬ گذشته جانداران و تغيير و تكامل آن¬ها پرداخته مي¬شود. جغرافياي زيستي، كه در آن راجع به پراكندگي جانداران در نقاط مختلف زمين بحث مي¬شود.

روش تحقيق در علوم زيستي

روش تحقيق در علوم زيستي همچون علوم فيزيكي و شيميايي روش تجربي است، يعني براي تحقيق در مورد آ¬ن¬ها هم بايد از مشاهده، فرضيّه، آزمايش و استنتاج استفاده كرد. بيماري و بهبودي باعث شناخت بيشتر اعضاء جاندار و وظائف آن¬ها مي¬شود. علاوه بر اين، مي¬توان با مختلف ساختن فشار هوا، غذا، دما نيز در مورد جانداران به آزمايش پرداخت.

علوم اجتماعي و روش تحقيق آن ها

هرچند روش تحقيق در علوم اجتماعي يا انساني همان روش تجربي است، ولي از آنجا كه انسان علاوه بر بعد مادّي، داراي بعد روحي و رواني نيز هست، يعني داراي عقل و اراده¬ آزاد هم مي¬باشد؛ ازاين¬رو، در علوم اجتماعي يا انساني، از خصوصيّات ويژه¬ی¬ انسان جداگانه بحث مي¬شود، يعني غير از عوامل مشترك بين انسان با جمادات و نباتات و حيوانات، در تحقيقات اجتماعي و انساني، عوامل چندي نيز بايد در نظر گرفت كه اهمّ آن-ها عبارتند از:

1 ـ پي بردن به عوامل مؤثّر بر پديده¬هاي اجتماعي مربوط به گذشته،¬ جز از طريق اسناد و مدارك به جا مانده ميسّر نيست.

2 ـ از آنجا که حوادث اجتماعي هم رابطه¬ی¬ عمودي با پديده¬هاي قبل از خود دارند و هم رابطه¬ی افقي با پديده¬هاي هم¬زمانشان، ازاين¬رو، در نظرگرفتن همه¬ی¬ اين پديده¬ها آسان نيست.

3 ـ وجود اختيار و اراده در انسان، كار تحقيق در افراد انساني را دشوار مي¬سازد، زيرا افراد انساني در شرايط مساوي عكس¬العمل يك¬سان انجام نمي-دهند؛ ازاين¬رو، توافق بين اختيار و آزادي انسان با قانونمند بودن پديده¬هاي اجتماعي تا حدودي مشكل است.

4 ـ محقّق به هنگام تحقيق، ناخودآگاه رفتارها و انگيزه¬هاي خود را ملاك رفتارها و انگيزه¬هاي ديگران قرار مي¬دهد.

5 ـ محقّق هر چند بخواهد بي¬طرف باشد، ولي حبّ و بغض¬هاي مذهبي، زباني، ملّي، سياسي و... كار تحقيق را براي وي مشكل مي¬سازند.

6 ـ بعضي افراد چون ماليات¬پردازان و معتادان و بزهكاران معمولاً حقيقت را اظهار نمي¬كنند، چون مي¬ترسند به ضررشان تمام شود.

7 ـ حوادث اجتماعي تكرار نمی¬شوند، لذا دوباره مشاهده نمی¬گردند.

8 ـ بسياري از محقّقين چون در خدمتِ مؤسّسات و دولت¬ها هستند، معمولاً تحقيقات خود را طوري ارائه مي¬دهند، كه به نفع مؤسّسه¬ و دولتي باشد، كه در خدمتش هستند، نه اين¬كه كاملاً حقيقت را گزارش كنند.

طبقه¬بندي در علوم انساني

1 ـ طبقه¬بندي اسمي يا گروهي، عبارت است از طبقه¬بندي افراد اجتماع برحسب نام آن¬ها، مانند طبقه¬بندي مردم به سفيد، سياه، زرد و سرخ، يا طبقه¬بندي مردم به مسلمان، مسيحي، يهودي، يا طبقه¬بندي مسلمانان به اماميّه، زيديّه، حنفي، شافعي، مالكي و حنبلي، يا طبقه¬بندي مردم به چيني، هندي، ايراني، روسي، آمريكايي و...

2 ـ طبقه¬بندي ترتيبي، كه طبقه¬بندي جوامع و اجتماعات انساني با رعايت ترتيب مي¬باشد. مانند طبقه¬بندي افراد در گروه¬هايي به شرح زير: بي¬سواد، كم¬سواد، ديپلم، كارشناسي، كارشناسي ارشد، دكترا. يا طبقه¬بندي افراد برحسب ميزان درآمد آنان. يا طبقه¬بندي انسان¬ها برحسب بودن در كشورهاي پيشرفته يا عقب¬افتاده.

اقسام تحقيقات اجتماعي

1 ـ تحقيق اكتشافي: تحقيق اجتماعي وقتي اكتشافي است، كه هدف از آن اكتشاف تحقيقاتي باشد‌، كه به منظور تعيين جمعيّت، توزيع سنّي، شغلي، تحصيلات، مسكن و غيره، از افراد يك كشور باشد.

2 ـ تحقيق تبييني:‌ تحقيق وقتي تبييني است، كه هدف از آن كشف قوانين حاكم بر جوامع يا پديده¬هاي اجتماعي باشد، مثل رابطه¬¬ی سواد، ثروت، مذهب، شهری يا روستايی بودن، در اعتياد، بزهكاري و غيره.

3 ـ تحقيق توصيفي: در تحقيق توصيفي محقّق می¬خواهد رابطه¬ همبستگي بين چند پديده را بيابد، مثل آن¬كه بخواهد دريابد، چه عواملي مانند ميزان تحصيلات، سنّ، تأهّل، تعداد عائله، داشتن زمين و ساير عوامل در مهاجرت روستاييان به شهر مؤثّر می¬باشند؟

روش¬هاي جمع¬آوري اطّلاعات در علوم اجتماعي

الف ـ جمع¬آوري اطّلاعات از طريق مشاهده: يكي از طرق جمع¬آوري اطّلاعات در علوم اجتماعي اين است ¬¬كه محقّق به مشاهده بپردازد. عوامل چندي در مشاهده مؤثّرند، از جمله:

1 ـ تمايلات شخصي: بدين معني كه محقّق در درك و استنباطش از مسائل ـ آگاهانه يا ناآگاهانه ـ تحت تأثير عواملي است.

عوامل مؤثّر آگاهانه مانند اين¬كه محقّق افرادي را که مي¬شناسد يا به خاطر مي¬آورد كه قبلاً با آنان آشنايي داشته و يا مثلاً همنام خودش يا بستگانش باشند.

عوامل ناآگاهانه مثل آن¬كه گاهي انسان براي اوّلين بار كه كسي را مي-بيند، ممكن است از او خوشش آيد يا از او تنفر داشته باشد، و اين بدان¬خاطر است، كه ممكن است كسي كه قبلاً تا حدودي به اين شخص شباهت داشته با وي نيكي يا بدي كرده است.

2 ـ زيركي و تيزهوشي محقّق: برداشت همه¬ی¬ اشخاص در مشاهده يكسان نيست، بلكه هر محقّقي بسته به فراستش برداشت¬هاي متفاوتي از حوادث دارد. چنان¬كه در واقعه¬ی قتل يا سرقتي كارآگاهان ماهر معمولاً اموري كشف مي¬كنند، كه از ديد اشخاص معمولي ناپيداست.

3 ـ عامل فرهنگي: «عامل فرهنگي» يعني بسته به اين¬كه محقّق در شهر يا روستا، مذهبي يا غيرمذهبي و... ـ نشو و نما كرده است، با جامعه و افراد مورد مطالعه¬اش آشنا يا ناآشنا باشد، تحقيقاتش متفاوت است.

4 ـ تجربه¬ی¬ قبلي: مسلّماً تحقيق كسي كه براي اوّلين بار به تحقيق مسأله¬اي مي¬پردازد، با تحقيق اشخاص مجرّب فرق دارد.

ب ـ جمع¬آوري اطّلاعات از طريق پرسش¬نامه

يكي از متداول¬ترين طُرُق جمع¬آوري اطّلاعات استفاده از پرسش¬نامه است، يعني محقّق با سؤالاتي، اطّلاعاتی در مورد عقايد، حالات رواني، امور ديني، سياسي، فرهنگي و... از افراد يا گروه¬هايی به دست می¬آورد. پرسشنامه ممكن است به صورت بسته باشد، يعني سؤالاتي كه شخص فقط بايد به آن سؤالات پاسخ گويد و يا اين¬كه پرسش¬نامه به صورت باز باشد كه هر مطلبي كه آزمايش شونده مي¬خواهد بيان كند.

شرايط تنظيم پرسش¬نامه¬ی خوب

1 ـ پرسش¬نامه داراي مقدّمه¬ی¬ دلپذيري باشد، كه در آن هدف از تهيّه¬ی پرسش¬نامه توضيح داده شده باشد.

2 ـ سؤالات بايد به نحوي باشند، كه به آساني مقصود از سؤال فهميده شود.

3 ـ نبايد سؤالاتي كرد، كه موجب تكدّر خاطر پاسخ¬گو باشد.

4 ـ سؤالات اوّليّه آسان¬تر و جالب¬تر باشند، تا مُوجبات همكاري پاسخ¬گو را فراهم نمايند.

5 ـ اگر ممكن است پاسخگو به خاطر مسائلي به سؤالاتي جواب ندهد، بايد آن¬ها را در بين سؤالاتي بي¬ارتباط به موضوع جا داد.

6 ـ سؤالات نبايد بسيار زياد باشند، چون سؤال زياد پاسخ¬گو را خسته كرده و در نتيجه از پاسخ امتناع می¬كند.

7 ـ از سؤالاتي كه معمولاً پاسخ¬گو به طور کامل بدان¬ها پاسخ نمي¬گويد، بايد خودداري كرد. مثلاً اگر در پرسش¬نامه¬ای آمده باشد: «آيا شما دزدي كرده¬ايد؟» قريب به اتّفاق مردم خواهند نوشت : «نه».

ج ـ جمع¬آوري اطّلاعات از طريق مصاحبه

در بعضي تحقيقات رايج¬ترين روش جمع¬آوري اطّلاعات «مصاحبه» استچنان¬كه يك وكيل دادگستري يا يك قاضي يا يك پزشك براي كسب اطّلاعات از موكّل يا متّهم يا بيمار خود با وي مصاحبه مي¬كنند. معلّم در كلاس نيز براي پي بردن به وضع درسي دانش¬آموزانش از آن¬ها سؤالاتي شفاهي مي¬كند، از روش مصاحبه استفاده مي¬نمايد.

مزاياي مصاحبه بر ساير روش¬هاي جمع آوري اطّلاعات

1 ـ مطالب محرمانه را معمولاً نمي¬توان از طريق پرسش¬نامه جويا شد، ولي در طريق مصاحبه مي¬توان اطمينان شخص را جلب كند، كه گفته¬اش در جايي پخش نمي¬شود و او هم با اعتماد پاسخ گويد.

2 ـ بي¬سوادان نمي¬توانند مطالب را روي كاغذ بياورند، ولي در سؤالات شفاهي محقّق وارد مي¬تواند نكات لازم حرف¬هاي مصاحبه¬شونده را يادداشت كند.

3 ـ اگر مصاحبه¬شونده در سؤال شفاهي اشكالي داشته باشد، مي¬توان او را راهنمايي كرد، ولي در پرسش¬نامه اين امر ميسّر نيست.

4 ـ در پرسش¬نامه گاهي شخص به عللی به همه¬ی سؤالات جواب نمي-دهد، امّا اگر محقّق در كارش وارد باشد، مي¬تواند با لطايف¬الحيل، پاسخ تمام سؤالات را از مصاحبه¬ شونده بگيرد.

مزاياي پرسش¬نامه بر مصاحبه:‌

1 ـ از طريق مصاحبه نمي¬توان تعداد زيادي از افراد را مورد تحقيق قرار داد، ولي در پرسش¬نامه انجام اين کار ممکن است.

2 ـ اگر پرسش¬نامه بي¬نام باشد، چون شخص بدون ترس همه¬¬ی مطالب را مي¬نويسد، ازاين¬رو، پرسش¬نامه به حقيقت نزديك¬تر است.

3 ـ هزينه¬ی¬ تحقيق در مصاحبه به مراتب بيشتر از هزينه¬ی تحقيق به وسيله¬ پرسش¬نامه است.

4 ـ استخراج اطّلاعات از پرسش¬نامه آسان¬تر از روش مصاحبه است.

د ـ جمع¬آوري اطّلاعات از طريق روش آماري

روش آماري كه يك نمونه¬ی¬ كامل آن «سرشماري» است،‌ چنين است كه از كلّيّه¬ی افراد يك جامعه در مورد مسائل مورد نظر سؤالاتي مي¬كنند. در کشورها معمولاً هر ده يا پنج سال يک بار برای تعيين جمعيّت کشور، آمار گرفته می¬شود.

نمونه¬گيري آماري: گاه در كسب اطّلاعات آماري، بخشي از چيزي كه مورد تحقيق است مورد نمونه¬گيري قرار مي¬گيرد و نتيجه را به عنوان نتيجه¬ی¬ كلّ اعلام می¬كنند. چنان¬كه مثلاً با پرسش از چند هزار نفر از افراد يك كشور مي¬توانند حدس بزنند، كه چه كسي در انتخابات آينده موفّق خواهد شد.

اقسام علوم اجتماعي

علوم اجتماعي اقسامي دارد، چه علوم انساني يا انسان را از حيث خصوصيّات فردي او مورد مطالعه قرار مي¬دهند و يا انسان را از حيث وجودش در اجتماع. در قسم اوّل هم يا آدمي را چنان¬كه هست مورد مطالعه قرار مي¬دهند، كه در اين صورت «روان¬شناسي» نام دارد و يا چنان¬كه بايد باشد، كه در اين صورت «علم اخلاق» نام دارد. در قسم دوّم هم يا اجتماعات را چنان¬كه بوده¬اند و هستند مورد مطالعه قرار مي¬دهند، كه در اين صورت «جامعه¬شناسي» نام دارد، و يا چنان¬كه مقتضي است باشند، مورد مطالعه قرار می¬دهند، كه در اين صورت «علوم سياسي» نام دارد، و يا او را از حيث سير تكاملي وي در ادوار گذشته مورد مطالعه قرار مي¬دهند، كه در اين صورت «علوم تاريخي» نام دارد.


کتاب آیین تحقیق

دکتر رحمت الله قاضیان