سایت اصول دین


معاشرت اسلامی در خانواده


دکتر رحمت الله قاضیان

معاشرت اسلامی در خانواده.

اسلام به مرد توصيه می¬کند، که زن امانتی است الهی، که به او سپرده شده است؛ امانتی که نه تنها مانند جواهر که از آن لذّت برد، بلکه موجودی با عاطفه و مهربان که همدم تنهائی، آرامش¬دهنده¬ی غريزه جنسی، کشتزار پربرکت نسل او و نگهدارنده و تربيت¬کننده فرزندان او که ميوه¬ی وجود او هستند. و متقابلاً اسلام به زن سفارش می¬کند، که شوهر را بايد مانند پدر و مادرش و بلکه بالاتر از آن¬ها احترام کند، اگر موجبات نارضائی او را فراهم آورد عباداتش قبول نمی¬شود و حتّیٰ در صورت عدم رضايت شوهر نبايد مستحبّات را انجام دهد.

مرد و زنی که بايکديگر ازدواج می¬کنند، وارد زندگی و دنيای جديدی می¬شوند؛ ازاين¬رو، بايد بتوانند با هوشياری و فراست خاصّی خود را با اين دنيای جديد سازگاری دهند وگرنه به مشقّت و سختی می¬افتند و در گرداب¬های زندگی غرق می¬گردند. آئين مقدّس اسلام که برای تمام مراحل زندگی انسان برنامه¬ی آسمانی دارد، زن و مرد را در اين مرحله¬ی خطرناک و مهمّ زندگی فراموش نکرده، بلکه دستورات لازمی از همان هنگام خواستگاری و عروسی تا معاشرت و تولّد بچّه و دستورات لازم برای هر چه بهتر زندگی کردن و احياناً راه¬های علاج در صورت ناسازگاری يکی از طرفين و تا حتّیٰ طلاق، که راه علاج برای جدائی احتمالی است، داده است.

غريزه جنسی دو جنبه دارد: جنبه جسمانی و جنبه روحی. جنبه جسمی غريزه جنسي محدود است و يک زن يا دو زن برای اشباع مرد کافی است؛ ولی از جنبه روحی عطش غريزه جنسی که هوس ناميده می¬شود ارضا ناشدنی است. اگر مردی در اين مجرا بيفتد، فرضًا حرمسرائی نظير هارون الرّشيد و خسروپرويز داشته باشد پر از زيبارويان، که سالی يک¬بار هم به هريک نوبت نرسد، باز اگر بشنود، که در اقصیٰ نقاط جهان يک زيباروی ديگر هست، طالب آن خواهد شد. همچون آتش که هرچه هيزم در آن بريزی مشتعل¬تر می¬شود.

برای آرامش و تعديل غريزه¬ی جنسی دو چيز لازم است: يکی ارضاء غريزه جنسی در حدّ حاجت طبيعی، که در اسلام به صورت ازدواج و خانواده مطرح شده است و ديگر جلوگيری از تهييج و تحريک غريزه¬ی جنسی.

اسلام دين جامعی است، که برای هر چيز برنامه دارد، از جمله برای خانواده، بدين بيان:

1 ـ روابط مادر شوهر و عروس: بعد از اين¬كه شخص ازدواج كرد، مادرش بايد ديگر توقّع قبلي را از پسرش نداشته باشد. او قبل از ازدواج تمام توجّهش به دست آوردن رضايت مادرش بود، ولي اكنون وظيفه¬اش در درجه اوّل رضايت همسرش است و بعد مادرش؛ ازاين¬رو، اگر هفته¬اي يك بار هم پسرش به او سر مي¬زند،‌ ناراحت نشود، و اگر هم شوهر دارد، مخارجش بر عهده¬ی شوهرش است، و اگر هم شوهر ندارد و نيازمند است،‌ بر طرف كردن نيازش در درجه¬ی دوّم و بعد از تأمين مخارج همسرش است.

و عروس هم باید بداند، مردی که اکنون غریزه¬ی جنسی او را ارضا می¬کند و مخارج او را تأمین می¬نماید، دست پرورده¬ی همین مادرشوهر است. اين مادرشوهر سختی¬ها و رنج¬ها کشیده و بی¬خوابی¬ها تحمّل کرده است. نه ماه او را در شکم به سختی نگه داشته، بعد شیر داده و تر و خشکش کرده، تا این پسر را بزرگ کرده است؛ و بداند روزی هم بسا خودش مادرشوهر می¬شود و انتظار داردکه عروسش نسبت به او مهربان باشد. بنابراین، خوب است هرازگاهی چند از شوهرش بخواهد که به مادرش سر زند و اگر احتیاجی دارد، برطرف کند، که در آن صورت مورد رضایت خدا و محبوب شوهرش و تمام کسانی که می¬شنوند، خواهد گردید.

2 ـ خوب صدا زدن: هريک از زن و شوهر بايد همسر خود را با نامی صدا زند، که بيشتر دوست دارد : دکتر، مهندس، حاجی آقا، حاجيه خانم، خانم دکتر، مشهدی و... و در اوائل زندگی که هنوز اين القاب را نيافته¬اند بهتر است چاشنی محبّتی به اسم کوچک يا نام فاميلی اضافه کنند مانند : علی جان، زهرا جان، علی آقا، زهرا خانم و در خلوت همسر خود را دلبر، عزيزم، جانم و ظريف¬تر از اين¬ها خطاب کنند. چنان¬که پيامبر6 عايشه را که از همه جوانتر بود «حميرا» يعنی گل سرخ يا گلگون صدا می¬کرد.

پيامبر اکرم (ص) فرمود: «ثَلاثٌ يُصْفِينَ وُدَّ ٱلْمَرْءِ لِاَخِيهِ ٱلْمُسْلِمِ:‌ يَلْقَاهُ بِالْبُشْرِ إِذا لَقِيَهُ، وَ يُوَسِّعَ لَهُ فِي ٱلْمَجْلِسِ إِذا جَلَسَ إِلَيْهِ،‌ وَ يَدْعُوهُ بِاَحَبِّ ٱلاَسْمَاءِ إِلَيْهِ: سه چيز دوستي شخص را با برادر مسلمانش صفا دهد: با خوشرويي با وي ملاقات كند، وقتي كه مي¬خواهد بنشيند، برايش جا باز كند و او را با بهترين نام صدا كند.» (كافي باب دوستي با مردم،‌ حديث 2)

3 ـ سلام کردن: سلام کردن مسلمین به یکدیگر مستحبّ مؤکّد است؛ زیرا ایجاد انس و الفت می¬کند و کینه¬ها را می¬زداید؛ ازاین¬رو، زن و شوهری که بیش از هر کس احتیاج به انس و الفت با یکدیگر دارند، باید اين دستور را بيشتر رعايت کنند. مرد وقتی که وارد خانه می¬شود به زن سلام کند و چون از خواب برمی¬خيزند زن به مرد سلام کند و بهتر آن است که هرکدام در سلام کردن بريکديگر پيشدستی نمايند. البتّه هرکس که سلام کرد واجب است، که ديگری جواب او را بدهد؛ گرچه معمولاً واجب از مستحبّ ثوابش بيشتر است؛ ولی اين از جاهائی است که ثواب مستحبّ يعنی سلام کردن بيشتر از ثواب جواب دادن به سلام است. و مستحبّ است که جواب سلام بهتر از خود سلام باشد. در آيه 68 سوره نساء هم آمده است: «اِذا حُيّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِاَحسَنِ مِنها اَو رُدّوها: هرگاه کسی به شما تحيّت و شادباشی گفت، آن را به بهتر از آن يا مانند آن پاسخ گوييد» و در آيه 23 سوره ابراهيم آمده است، که تحيّت بهشتيان در بهشت سلام کردن به يکديگر است «وَ تَحِيَّتُهُم فيها سَلام». و نيز شوهر بايد به هنگام ترک خانه خداحافظی کند، که اين کار باعث دلگرمی زن می¬شود، که با سرور و نشاط بيشتری به کارهای خانه بپردازد.

امام صادق (ع) فرمود: «یُسَلِّمُ الرَّجُلُ اِذا دَخَلَ عَلیٰ اَهلِهِ، وَ اِذا دَخَلَ یَضرِبُ بِنَعلِهِ وَ تَنَحنَحُ؛ یَصنَعُ ذالِکَ حَتّیٰ یُؤذِنَهُم اَنَّهُ قَد جاءَ، حَتّیٰ لایَریٰ شَیئاً یَکرِهُهُ: وقتی مرد به خانه می¬رود، به خانواده¬اش سلام کند؛ و چون داخل شد، کفشش را به زمین زند و سرفه کند، تا زن و بچّه از آمدنش آگاه شوند؛ مبادا چیزی ببیند که او را ناخوش آید». (بحار 76/11)

4 ـ پیشباز و بدرقه کردن: مستحب است وقتی که شوهر می¬خواهد از خانه بیرون رود، همسرش او را تا دم در خانه بدرقه کند، آن¬گاه مرد خداحافظی کند و زن همسرش را به خدا بسپارد. و مستحب است چون مرد به خانه می¬آید، زن به استقبالش رود و پس از سلام و علیک، اگر مرد چیزی برای منزل خریده از دستش بگیرد و تشکّر کند.

5 ـ نگهداری اموال منزل: همان طوری که وجود زن امانت خدا در دست مرد است، اموال مرد هم امانت او نزد زن است، و بايد از حيف و ميل كردنش خودداري كند. مواظب باشد، که احساساتش در مواجهه با گدايان حرفه¬ای و دعانويسان و غيره تحريک نشود و مال شوهر را به آن¬ها نبخشد. و نيز زن بايد موظب باشد، که اثاث و اموال خانه نشکند و اسراف نشود. ولی اگر ندانسته هم ظرفی از دستش افتاد و شکست و يا غذائی سوخت، شوهر نبايد به او پرخاش کند و نق زند، بلکه بايد سخنی بگويد، که از خجالت زن بکاهد.

امام رضا (ع) فرمود: «مااَفادَ عَبْدٌ فائِدَةٌ خَيْراً مِنْ زَوْجَةٍ صَالِحَةٍ، إِذا رَآها سَرَّتْهُ،‌ وَ اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْ فِي نَفْسِها وَ مالِهِ: هيچ كس فايده¬اي به دست نياورده، كه بهتر باشد از همسر شايسته¬اي كه چون به او بنگرد، شاد گردد،‌ و چون از نزد او غايب شود، عفّت خويش و مال شوهر را نگه دارد.» (وسائل الشّيعه 14/22)

6 ـ انتخاب غذا: اگر زن و شوهر در تعيين غذائی که می¬خواهند بخورند اختلاف کردند حقّ اولويّت با مرد است که رئيس خانه است و تهيّه¬ی مخارج خانه را می¬نمايد؛ ولی اسلام توصيه کرده است، که مرد همان غذائی بخورد، که همسرش مايل است. چه خوب است که چون صبح مرد می¬خواهد از خانه بيرون رود زن سؤال کند: چه غذائی ميل داری درست کنم و مرد بگويد: هر غذائی که خودتان دوست داريد.

در حديث است: اَلْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بَشَهْوَةِ عِيالِهِ وَالمُنَافِقُ يَأْكُلُ اَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ: مؤمن مطابق ميل خانواده¬اش غذا مي¬خورد و منافق، خانواده¬اش مطابق ميل او غذا مي¬خورند.» (وسائل 15/250)

7 ـ تشکّر و عذرخواهی: زن و شوهر بايد از صميم قلب يکديگر را دوست داشته باشند؛ زيرا علاوه بر برآوردن نيازهای جنسی يکديگر، دو نفری هستند، که در زندگی بيشتر از هرکسی به يکديگر کمک می¬کنند؛ ولی دوست داشتن در دل هم کفايت نمی¬کند؛ بلكه بايد آن را به زبان آورند. چه گاهی اظهار يک کلمه¬ی محبّت آميز مانند «عزيزم» بيشتر از هر چيزی زن را راضی و خوشحال می¬کند.

پیامبر اکرم (ص) می¬فرماید: «مردی که به زنش بگوید: «تو را دوست دارم» هرگز از دلش بیرون نمی¬رود». (وسایل 14/10)

وقتی هم که شوهر چيزی برای زن يا برای خانه می¬خرد، زن بايد لفظاً از مرد تشکّر کند؛ همين طور اگر زن غذای خوبی برای خانواده يا مهمان تهيّه کرد، مرد بايد از او تشکّر کند.

برعکس اگر يکی از طرفين کار خلافی انجام داد، بايد عذرخواهی کند، تا زنگار کدورتی که از کار خلاف در دل ديگری ايجاد شده است زدوده شود و حتّیٰ گاهی از اوّل هم در دل ديگری محبوب¬تر گردد، نه اين¬که کار بد کرده، عارش هم بيايد که عذرخواهی کند و از کسی تبعيّت کند، که بعد از آن همه خلاف¬ها گفت: «اَلنّارُ وَ لَا الْعارُ».

عذرخواهی از کار بد به قدری مهمّ است، که خداوند بندگانش را دستور می¬دهد، که واجب است بعد از انجام گناه و نافرمانی خدا استغفار کنند و از خدا معذرت بخواهند. البتّه طرف ديگر هم بايد عذر او را بپذيرد، چه نپذيرفتن عذر کسی دليل فرومايگی است.

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «بدترين مردم کسی است، که معذرت¬خواهی ديگران را نپذيرد و از خطايشان درنگذرد». (شرح غررالحکم 4/186)

8 ـ احکام اوّليه و ثانويّه در همسری: بعضی می¬گويند دستور اسلام اين است که زن در خانه¬ی شوهر نه وظيفه¬ی پخت و پز دارد، نه نظافت، نه دکمه¬ای برای شوهر بدوزد و نه هيچ کار ديگر، حتّیٰ برای شيردادن به بچّه¬ی خودش هم می¬تواند از شوهرش اجرت بگيرد. و شوهر هم می¬تواند نگذارد زن پايش را از خانه بيرون گذارد ولو اين¬که پدرش بميرد». ولی اگر اين احکام اجرا شود، زن در خانه اسيری در قفس می¬گردد و مرد رئيسی بی¬خوراک و پوشاک، و خانه مزبله¬ای غيرقابل زيست.

ولی بايد دانست که اين حکم ثانويّه اسلام است، حکم اوّليه اسلام اين است که زن و شوهر کارها را ميان خود تقسيم کنند؛ همان¬گونه که پيامبر اكرم (ص) کارهای بيرون خانه را به عهده¬ حضرت علی (ع) گذاشت و کارهای درون خانه را به عهده ¬ حضرت زهرا (س).

ولی هيچ اشکالی ندارد، که زن علاوه بر کار درون خانه با حفظ عفّت خود در بيرون خانه هم کار کند. اسلام هرگز نگفته: زن نبايد هيچ گونه کاری انجام دهد و به مرد نگفته: زن بايد در خانه محبوس باشد. اين احکام ثانويّه است و در واقع برای موارد استثنائی است. اگر مرد ديد زن نمی-تواند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کند، می¬تواند او را از بيرون رفتن جلوگيری کند و بر زن هم الزامی نيست، که حتماً کارهای خانه را انجام دهد. اگر اسلام به مرد اجازه می¬داد، که حق دارد از زن کار بکشد، بعضی از مردها زن را از بام تا شام مثل حيوان به کار می¬گرفتند و اگر به زن اجازه می¬داد بدون اجازه شوهر بيرون رود، بعضی از زن¬ها هفته¬ها به هرجا که می¬خواستند می¬رفتند. اگر مرد و زن هريک بخواهند از احکام ثانويّه خود استفاده کنند، ديگری هم می¬تواند متقابلاً استفاده کند. مثلاً اگر مرد به زن بگويد: «تو حق نداری قدم از خانه بيرون بگذاری» زن هم متقابلاً می¬تواند بگويد: «من هم هيچ کارِ خانه را انجام نمی¬دهم و هيچ غذائی نمی¬پزم». و اگر زن بگويد: «من کارِ خانه را انجام نمی¬دهم»، مرد هم می¬تواند بگويد: «پس تو هم از اين به بعد نبايد پايت را از خانه بيرون بگذاری»؛ ولی در حال عادّی بايد اصلاً بين آن¬ها منی و توئی نباشد.

9 ـ عفّت و عشوه: زن خوب باید در خارج از خانه چنان با حيا و سنگين و با وقار باشد، که تيرهای نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصيّت او را نداشته باشند؛ ولی در حال خلوت با شوهرش حيا را کنار گذارد و با هرگونه ظرافتکاری و طنّازی و عشوه¬گری و خوش¬زبانی و حرکات شيرين خانه را برای شوهرش بهشتی کند.

امام صادق (ع) فرمود: «خَيْرُ نِسَائِكُمْ الَّتِي إِذا خَلَتْ مَعَ زَوْجِها خَلَعَتْ لَهُ دِرْعَ الْحَياءِ وَ إِذا لَبِسَتْ، لَبِسَتْ مَعَهُ دِرْعَ الْحَياءِ: بهترين زنان شما كسي است، كه چون با همسرش خلوت كند، پيراهن حيا بركند و چون لباس بپوشد، با آن لباس حيا بپوشد.» (وسائل 14/15)

10 ـ عيب¬پوشی: زن و شوهر بايد بدانند، که نزديک¬تر و محرم¬تر از يکديگر کسی ندارند؛ ازاين¬رو، بايد حافظ و محرم اسرار و عيب¬پوش يکديگر باشند.

اگر هريك از زن و شوهر عيب¬های يکديگر را برای ديگران حتّیٰ پدر و مادر خود بگويند، هم همسر خود را رسوا کرده و هم خودش را که وصله تن همسرش است؛ زيرا زن و شوهر همچون يک روح در دو بدن هستند و در سود و زيان يکديگر شريک هستند.

قرآن كريم می¬فرمايد: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ: زنان لباس شما هستند و شما لباس آن¬ها» (بقره 2/187). يعنی چنان¬که لباس حافظ تن است و حجابی است بر روی عيب¬های بدن، زن و شوهر هم نسبت به يکديگر بايد چنين باشند.

11 ـ سخن مؤدّبانه گفتن: هر يک از زن و شوهر خواسته¬ای از هم دارند بايد با مؤدّبترين جملات آن را ادا کنند. مثلاً اگر مرد دکمه لباسش افتاده است، بهتر است بگويد: خانم، نخ و سوزن کجاست تا دکمه¬ام را بدوزم و زن هم بگويد: عزيزم من می¬دوزم. چه جواب سخن نيکو، سخن نيکو است و جواب تندی، سخن تند. حتّیٰ آهنگ صدا و نحوه سخن گفتن بايد نرم و ملايم و با چهره گشاده باشد، نه با ترشرويي و اخم.

امیرمؤمنان (ع) فرمود: «اَجمِلوا فی الخَطابِ، تَسمَعوا جَمیلَ الجَوابِِ: نیکو سخن گویید، تا پاسخ نیکو شنوید». (غررالحکم، حدیث 2568)

12 ـ کار کردن زن در خانه و بیرون: بعد از این¬که زن وظیفه¬ی خود را که نگهداری بچّه¬ها و پختن غذا و نظافت خانه است، انجام داد، مستحب است با سرگرمی¬های خوبی چون خیّاطی، بافندگی و غیره خود را مشغول کند و اگر برای کمک خرج شوهر لازم باشد، در خارج خانه به کارهایی چون معلّمی که مناسب او باشد، اشتغال ورزد.

رسول خدا (ص) فرمود: «نِعمَ اللَّهوُ المَغزَلُ لِلمَرأةِ الصّالِحَةِ: ریسندگی برای زن شایسته سرگرمی خوبی است». (بحارالانوار 103/258)

آری اگر زن به کاری مشغول شود، نه فقط مجبور نيست به غيبت بپردازد؛ بلکه امروزه که وسايل رفاه زندگی زياد شده و طبعاً تهيّه آن هم مشکل شده، بهتر است که زن با انجام کاری چه در خانه و چه در بيرون خانه قسمتی از مخارج زندگی را تأمين نمايد و بهترين شغل در بيرون امروزه برای خانم¬ها معلّمی است، که کمتر با نامحرم سر وکار دارند.

وقتی حضرت زهرا (س) به خانه¬ حضرت علی (ع) رفت، رسول اکرم (ص) به آن¬ها فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه و کارهای بیرون از منزل را علی انجام دهد». حضرت زهرا (س) گوید: جز خدا کسی نمی¬داند که از این تقسیم کار چه اندازه خوشحال شدم؛ چون رسول خدا مرا از انجام کارهای مربوط به مردان معاف داشت». (بحار، 81/1)

13 ـ موقع شناسی: يکی از علل اوقات تلخی و ناراحتی زن و مرد در خانه اين است¬که موقع¬شناس نيستند و وقت اظهار ناراحتي¬ها يا درخواست و انتقاد از هم را نمی¬دانند. وقتی مرد با خستگی از کار روزانه وارد منزل می¬شود، زن به جای سلام و خسته نباشيد، شروع می¬کند به بدگوئی از همسايه، يا ورقه آب و برق و تلفن را که زياد هم مصرف شده است، به دست او می¬دهد، يا اگر شوهر وعده¬ای داده، که چيزی بياورد، فوراً مطالبه می¬کند. و همين¬ها هم باعث می¬شود، تا آخر وقت ناراحت باشند، و حتّیٰ گاهی کار دعوا و مشاجره با يکديگر و يا با همسايه¬ها به جاهای باريک بکشد؛ ولی اگر زن صبر کند تا خستگی مرد برطرف شود و آنگاه مطالب را با او در ميان گذارد، خيلی بهتر مسائل حلّ می¬شوند.

هنگام صرف غذا هم موقع مناسبی برای اظهار ناراحتي¬ها نيست. بعضی صاحب نظران گفته¬اند: زن و شوهری که از يکديگر گلايه دارند بهتر است مطالب خود را با استدلال روی کاغذ بنويسند و گفته¬اند اين کار باعث می¬شود، که بسياری از آنان می¬فهمند، که انتقادشان اين¬قدر بی-ارزش است، که به نوشتن نمی¬ارزد و يا اگر نوشته¬اند آخر شب آن را فراموش می¬کردند و شوخی جای آن را می¬گرفت.

14 ـ دوست داشتن و دوست نداشتن زنان: در مورد دوست داشتن زن احاديث مختلف و ظاهرًا متّضادی وجود دارد. در احاديثی از دوستی زنان مذمّت شده است.

امام صادق (ع) می¬فرمايد: «سرچشمه معصيّت خداوند دوستی شش چيز است: دنيا، رياست، خواب، زن، غذا و راحتی». (وسائل 14/11)

امیرمؤمنان (ع) فرمود: «اَلفِتَنُ ثَلاثَةٌ: حُبُّ النِّساءِ وَ هُوَ سَیفُ الشّیطانِ: موجبات فتنه سه چیزند: دوست داشتن زنان که آن شمشیر شیطان است». (وسایل 14/12)

رسول خدا (ص) فرمود: «مااُصیبُ مِن دُنیاکُم اِلّا النِّساءَ وَالطّیبَ: من از دنیای شما جز از زنان و بوی خوش بهره نمی¬برم». (وسایل 14/10)

امام صادق (ع) فرمود: اَلعَبدُ کُلَّما ازدادَ لِلنِّساءِ حُبّاً ازدادَ فی الایمانِ فَضلاً: هرقدر مرد زنان را بیشتر دوست دارد، فضیلت ایمانش بیشتر است» (وسایل 14/11)

امام صادق (ع) فرمود: «مِن اَخلاقِ الاَنبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ: از اخلاق انبیا دوست داشتن زنان است». (وسایل 14/9)

اين احاديث با هم تناقض و تضاد ندارند؛ زيرا احاديثی که دوستی زن را نيکو می¬شمارند، علاقه و ميل فطری را تأييد می¬کنند؛ ولی احاديثی که از دوستی زن مذمّت می¬کنند، مربوط به شهوترانی و زن¬بارگی است، که معمولاً انسان را به گناه می¬کشاند.

15 ـ عواطف و احساسات مختلف در مرد و زن: هر یک از مرد و زن احساسات و عواطف متفاوت دارند. در حدیثی پیامبر اکرم (ص) فرموده: «زن همچون دنده کج است، اگر بخواهی راستش کنی می¬شکند؛ ولی با همان کجی می¬توان از آن بهره برد» (وسایل 14/123).

خدای مهربان برای محافظت قلب و ریه دنده¬ها را مناسب بدن کج آفریده و اگر راست بود فایده¬ای نداشت؛ همان طوری که شاسی ماشین راست است و فنر آن کج. هر يک از مرد و زن هم به گونه¬ خاصّ خود آفریده شده¬اند، به طوری که یکی مرد باشد و دیگری زن. بنابراین، هر یک با توجّه به ديگری کج است. و اگر در این حدیث مرد مورد خطاب واقع شده است برای این است که صبر و شکیبایی مرد بیشتر است و این اوست که باید صبر کند و با زن مدارا نماید؛ ولی واقع این است که چون مرد و زن متفاوت آفریده شده¬اند، هریک عواطف و احساساسات خاصّ خود دارند؛ ازاین رو، هر یک باید کار خود را انجام دهند و مزاحم دیگری نشود. یعنی مرد هیچ¬گاه هوس نکند، که زن مطابق نظر او فکر کند و یا زن انتظار داشته باشد، که مرد مطابق نظر او فکر کند. مخصوصاً به مرد سفارش شده است، که بعضی از خصوصیّات زن را که به نظرش خلاف است تحمّل کند.

مثلاً زن طبعاً پرحرف آفریده شده است، تا به بچّه¬ها حرف زدن بیاموزد و به دخترها خانه داری؛ و چون پیر شد، با بیان حوادث تلخ و شیرین¬های زندگی برای اعضای خانواده، گذشت و فداکاری و صبر و بردباری و تعلیم اسلام و دینداری بیاموزد؛ ازاین¬رو به مرد سفارش شده که در مقابل پرگویی¬های زن صبر و تحمّل خود را از دست ندهد.

پیامبر اکرم (ص) فرموده: «زنان عورتند و بیهوده¬گو؛ چون عورتند در خانه¬ها پنهانشان کنید و گفتار بیهوده¬شان را با سکوت خود چاره کنید». (بحارالانوار 53/102)

16ـ صبر در کج¬خلقی همسر: خداوند فرموده: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَيٰ اَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ يَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا: با زنان خوشرفتاري كنيد و اگر آنها را خوش نداريد، بدانيد چه بسا چيزي را كه خوش نداريد، ولی خدا در آن خير بسياري قرار داده است. (نساء 4/١٩)

طبق اين آيه اگر مردی فکر کرد، که زنش به درد او نمی¬خورد و بايد طلاقش بدهد، خداوند می¬فرمايد: بسا در وجود همين زن که اکنون مورد رضايـت شما نيست خيرات و برکات زيادی هست، قدری صبر کنيد، که صبر کليد پيروزی است: «اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَجِ». (بحارالانوار 68/75)

چه بسيار زن و شوهری که تا پای طلاق کشيده شده¬اند؛ ولی در اثر حادثه¬ای به طلاق نرسيده¬اند و بعدها تا آخر عمر باهم بوده¬اند و با صفا و محبّت زندگی کرده¬¬اند.

پیامبر اکرم (ص) فرمود: مردی که بر بدخویی همسرش صبر کند، خدا اجر مصائب داود به او دهد و زنی که بر بدخویی شوهرش شکیبا باشد، خدا ثواب آسیه به او دهد». (بحارالانوار 103/247)

17 ـ تکبّر و بخل و ترس: خداوند متعال هر يک از زن و مرد را با خُلقيّاتی آفريده، که برايش مفيد است؛ ازاين¬رو، بعضی از صفاتشان متّضاد يکديگر است؛ از جمله: تکبّر، ترس و بخل، که برای مردان جزء رذائل است، ولی برای زنان جزء فضائل.

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «خِيارُ خِصالُ ٱلنِّساءِ شِرارُ خِصالِ ٱلرِّجالِ: اَلزَّهْوُ وَ ٱلْجُبْنُ وَ ٱلْبُخْلُ، فَإِذا كَانَتِ ٱلْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةٌ لَمْ¬تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِها، وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةٌ حَفِظَتْ مالَها،‌ وَ إِذا كانَتْ جَبانَةٌ فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَها: برخي از نيكوترين خلق و خوي زنان، زشت¬ترين اخلاق مردان است، از جمله: تكبّر، ترس، بخل. هرگاه زني متكبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمي¬دهد؛ و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ مي¬كند؛ و اگر ترسو باشد، از هر چيزي كه به آبروي او زيان رساند، فاصله مي¬گيرد.» (نهج البلاغه، حكمت 234)

18ـ نظافت و بوی خوش: در اسلام نظافت مستحبّ مؤکّد است تا آنجا که گفته¬اند «اَلنِّظافَةُ مِنَ الايمانِ : نظافت نشانه¬ ايمان است» (مستدرک الوسائل 16/319) بلکه مستحبّ است هر زن و مرد مسلمان با هر وسيله¬ای مانند عطر وگلاب خود را معطّر کند، به طوری که در روايتی امام صادق ¬فرموده: مخارج عطر و گلاب پيامبر6 بيش از خوراکش بود. (وسائل1/444)

بسياری از زنان تنها برای رفتن به مهمانی يا عروسی آرايش می¬کنند؛ در صورتی که اوّلاً بيشترين آرايش زن بايد برای شوهرش باشد تا او را ارضا نمايد؛ و ثانياً در بيرون منزل هم زن اگر بداند درکنار مردان نامحرم قرار می¬گيرد از استعمال بوی خوش بايد خودداری کند تا باعث تحريک آن¬ها نشود. همچنان¬که اگر آب در پای درختان باغچه جاری باشد باعث سرسبزی و شادابی گل¬ها و درختان باغچه می¬شود، ولی اگر در پای ديوار همسايه باشد باعث ويرانی آن می¬گردد، همين¬طور اگر زن برای شوهر خود آرايش کند و ميل جنسی شوهر را ارضا کند باعث می¬شود، که مرد با دلگرمی فراوان به کار و زندگی بپردازد و خانواده در کمال خوشی و سعادت باشد؛ ولی اگر زن برای مردان اجنبی آرایش کند و سبب چشم چرانی آن¬ها شود، باعث می¬شود، که جامعه از کار و تلاش لازم باز ماند.

19 ـ خلال و مسواک: از آنجا که زن و شوهر بيشتر با هم و در کنار يکديگر هستند و همخور و همخوابند، از بوی خوش دهان يکديگر بيشتر خوشحال می¬شوند و از بوی بدش بيشتر ناراحت می¬شوند، به طوری که فرموده¬اند: زن حق دارد، که از بوی گند دهان همسرش تقاضای طلاق کند. ازاين¬رو هريک از مرد و زن با مسواک کردن و شستن مرتّب دهان نبايد بگذارند، که دهانشان بوی بد بدهد. بعضی مواقع هم که بوی گند دهان از معده است، امروزه با مراجعه¬ به پزشک و رعايت دستورات لازم قابل معالجه است.

رسول خدا (ص) به امیرمؤمنان (ع) فرمود: «وَالخِلالُ یُحبِبکَ عَلَی المَلائِکَةِ؛ فَاِنَّ الملائِکَةَ تَتَاَذّی بِریحٍ لایَتَخَلَّلُ بَعدَ الطَّعامِ: خلال کردن تو را نزد ملائِکه دوست داشتنی می¬کند؛ زیرا ملائکه از بوی دهان کسی که بعد از غذا خلال نکند، اذیّت می¬شوند». (وسایل 1/349)

و رسول خدا (ص) فرمود: در مسواك دوازده خاصيّت است: پاك كننده دهان است، موجب رضاي خداست، دندان¬ها را سفيد مي¬كند، چرك دندان را مي¬برد، بلغم را مي¬كاهد، خوراك را گوارا مي¬سازد، پاداش كارهاي نيك را چند برابر کند، رفتار به سنّت پیامبر خدا (ص) است، فرشتگان به هنگام مسواك حاضر شوند، لثّه را محكم مي¬كند، گذرگاهش از رهگذر قرآن است و دو ركعت نماز نزد خدا از هفتاد ركعت بدون مسواك بهتر است. (خصال، باب خصلت¬هاي دوازده¬گانه، ح 51)

معاشرت اسلامی در خانواده.

20ـ عطر و رنگ: مستحبّ مؤكّد است، كه زن و مرد مسلمان، خود را با عطر و گلاب و مشك و عنبر خوشبو نمايند.

امام صادق (ع) فرمود: کانَ رَسولُ اللهِ6 یُنفِقُ فی الطّیبِ اَکثَرُ مِمّا یُنفِقُ فی الطَّعامِ: مخارج عطر و بخور پیامبر اکرم6 بیش از مخارج طعامش بود». (وسایل 1/443)

رسول خدا (ص) فرمود: طِيبُ ٱلنِّساءِ ماظَهَرَ لَوْنُهُ و‌َخَفِيَ رِيحُهُ، وَطِيبُ ٱلرِّجالِ ماظَهَرَ رِيحُهُ وَ خَفِيَ لَوْنُهُ: بوي خوش براي زنان بايد رنگش آشكار و بويش نهان باشد و در مردان بویش آشكار و رنگش نهان باشد.» (وسائل 1/444)

21 ـ کمک مرد در خانه: برای ایجاد صمیمیّت خوب است شوهر در کارهای سنگین چون فرش شستن، پرده آویختن و هنگام مهمان داشتن، به همسرش کمک کند».

رسول خدا (ص) به خانه¬ی علی (ع) وارد شد، او و فاطمه (س) را دید، که با آسیاب دستی آرد می¬کنند. پیامبر6 فرمود: کدام یک از شما خسته¬ترید؟ علی (ع) عرض کرد: فاطمه (س) خسته¬تر است وپیامبر6 جای او نشست و علی (ع) را در آرد کردن کمک نمود». (بحارالانوار 43/50)

امام صادق (ع) فرمود: «کانَ اَمیرِالمُؤمِنین یَحتَطِبُ وَ یَستَقی وَ یَکنِسُ وَ کانَت فاطِمَةُ تَطهِنُ وَ تَعجِنُ وَ تَخبِزُ: امیرالمؤمنین (ع) هیزم تهیّه می¬کرد و از چاه آب می¬کشید و جاروب می¬کرد و حضرت فاطمه (س) گندم آرد می¬کرد و خمیر می¬کرد و نان می¬پخت. (وسایل 14/18)

22 ـ زينت كردن: زينت چون پوشيدن لباس¬هاي قشنگ، شانه كردن موها، بستن زيور آلات، سرمه كشيدن و... براي زنان مستحبّ مؤكّد است.

امام صادق (ع) فرمود: «لايَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ اَنْ تُعَطِّلَ نَفْسَها، وَلَوْ اَنْ تُعَلِّقَ فِي عُنُقِها قِلادَةٌ، وَ لايَنْبَغِي اَنْ تَدَعَ يَدَها مِنَ ٱلْخَضابِ، وَلَوْ اَنْ تَمَسَّحا بِالْحَناءِ مَسْحاً، وَ إِنْ كَانَتْ مُسِنَّةٌ: سزاوار نيست، كه هيچ¬گاه زن بدن خود را بدون زينت گذارد، اگرچه با آويختن گردن بندي در گردنش باشد و سزاوار نيست كه دست زن بدون رنگ باشد، اگر چه با كمي حنا باشد،‌ هرچند آن زن پير باشد.» (وسائل 1/410)

23 ـ شرکت زنان در عزا و عروسی: يکی از مسائل مهمّ اين است که زنان به رفتن در مجالس عروسی و عزا ـ مخصوصاً عروسی ـ علاقه مفرطی دارند. قرار دادن اين علاقه در زنان توسّط خداوند حکمتی دارد، که از جمله حکمت¬های آن اين است که زنان در اين مجالس دختران فاميل و آشنايان را ببينند و برای پسرانشان عروس انتخاب کنند و دخترانی که در اين مجالس حضور دارند توسّط مادران برای پسرانشان پسنديده شوند. حکمت ديگر رفتن زنان به مجالس عروسی و عزا اين است که آداب معاشرت و رفت و آمد از يکديگر ياد بگيرند و حکمت سوّم اين است که ميان فاميل و دوستان الفت و محبّت ايجاد شود و صله¬ی رحم که در اسلام بدان بسيار سفارش شده است به عمل آيد.

ازاين¬رو، شوهران نبايد بدون عذری از شرکت همسرانشان در اين مجالس جلوگيری کنند؛ چه زنان مؤمنه با شرکت خود در اين مجالس طرز حجاب و لباس پوشيدن و آداب معاشرت اسلامی را به ديگران ياد می¬دهند و حتّیٰ گاهی می¬توانند با زبان ديگران را نصيحت کنند و اگر هم مجلس مناسب نبود با برخاستن از مجلس آنان را نهی از منکر نمايند.

چنان¬که در حديثی امام صادق (ع) فرموده: «پدرم، مادرم و امّ فروه را اجازه می¬داد در مجالس اهل مدينه شرکت کنند و حقوق اهل مدينه را ادا نمايند». (وسائل 2/890)

رسول اکرم (ص) فرمود: «اِعتَمِروا النِّساءَ فی بَناتِهِنَّ: با زنان در مورد دخترانشان مشورت کنید». (نهج الفصاحه، ص 2 حدیث 7)

امام صادق (ع) فرمود: «خَيْرُ نِسائِكُمْ الطَّيِّبَةُ ٱلرِّيحِ، اَلطَّيِّبَةُ ٱلطَّبِيخِ: بهترين زنان شما خوشبوترين و خوش دست¬پخت¬ترين آنهاست.» (وسائل 14/15)

24 ـ مشورت با زنان: از آنجا که در هر امری باید به متخصّص رجوع کرد و خداوند تعالیٰ زن را برای خانه¬داری و تربیت فرزندان و مرد را برای امور خارج از خانه همچون حرفه و فن و کسب و کار و جنگ و صلح آفریده، اسلام دستور فرموده: تنها در اموری با زنان مشورت کنید، که تجربه و تبحّر داشته باشند». (وسایل 14/15)

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «إِيّاكَ وَ مُشاوَرَةُ ٱلنِّساءِ، إِلَّا مَنْ جَرَّبَتْ بِكَمالِ عَقْلٍ:‌ از مشورت با زنان بپرهيز،‌ مگر بازني كه كمال عقل او آزمايش شده است.» (بحار 103/253)

و اميرمؤمنان (ع) فرمود: «إِيّاكَ وَ مُشاوَرَةَ ٱلنِّساءِ،‌ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلَي اَفْنٍ وَ عَزْمُهُنَّ إِليٰ وَهْنٍ: (در امور سياسي و جنگي) از مشورت با زنان بپرهيز، كه رأي آنان زود سست ¬شود و عزمشان ناپايدار است.» (نهج البلاغه، نامة 31)

25 ـ تأديب زنان: قرآن كريم در مورد تأديب زنان فرموده: «وَاللّاتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ: زناني كه از سركشي آنان بيم داريد، پندشان دهيد، بعد در بستر از آن¬ها دوري كنيد، [و اگر مؤثّر واقع نشد] آن¬ها را بزنيد.» (نساء 4/٣٤)

اين دستور اوّلاً،‌ چنان¬كه آيه مي¬فرمايد، در مورد زني است كه از دستور شوهر سركشي و نافرماني مي¬كند، يعني ناشزه ¬شود. ثانياً، سلسله مراتب فوق (نصيحت، جداكردن بستر از آنها و تأديب) بايد رعايت شود.‌ ثالثاً، بنا بر احاديث، زدن زن از زدن با چوب مسواك نبايد تجاوز كند و اين هم معلوم است، كه تنها براي اظهار تنفّر شديد است.

رسول اکرم (ص) فرمود: اَیَضرِبُ اَحَدِکُم المَرأةَ ثُمَّ یَضِلُّ مُعانِقَها: آيا یکی از شما زنش را می¬زند، آن¬گاه او را درآغوش می¬گيرد؟ (وافی 3/118)

26 ـ رياست مرد: در هراجتماعي براي اين¬كه كارها خوب انجام شوند يكي بايد رئيس باشد. و از آنجا كه عقل معاش مرد كه با اجتماع بيشتر سر و كار دارد قوي¬تر است، و از طرف ديگر، مسئول مخارج تمام خانه مي¬باشد؛ ازاين¬رو، اگر در مورد خريد و فروش خانه و فرش و ساير امور اختلاف پيدا كردند، نظر مرد مقدّم است، كه رئيس خانه است.

قرآن كريم ¬¬می¬فرماید: الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَي النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَ بِمَا اََنْفَقُوا مِنْ اَمْوالِهِمْ؛ فَالصّالِحاتُ قَانِتاتٌ حَافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللهُ: مردان سرپرست زنانند، به سبب برتري¬هايي كه مردان بر زنان دارند و به سبب آن¬كه از اموالشان خرج مي¬كنند،‌ پس زنان صالح فرمانبردارند و در غياب همسر حدود الهي را حفظ مي¬كنند.» (نساء 4/٣٤)

و قرآن كريم مي¬فرمايد: «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ: و زنان حقوقي دارند، همانند تكاليفی که بر عهده¬شان است و مردان را بر آن¬ها برتري است.» (بقره 2/٢٢٨)

27 ـ هديه و تحفه براي خانواده: اسلام از هر فرصتي استفاده كرده، تا بين همسران و فرزندانشان محبّت و صفا ايجاد شود، از جمله فرموده: مرد از سفر دست خالي برنگردد و در اعياد، شيريني و هديه براي خانواده¬اش تهيّه كند، تا او را دوست بدارند.

رسول اکرم (ص) فرمود: «اِذا خَرَجَ اَحَدُکُم اِلیٰ سَفَرٍ، ثُمَّ قَدِمَ اِلیٰ اَهلِهِ، فَالیَهدِهِم وَ لِیُطرِفهِم وَلَو حِجارةٍ: هرگاه یکی از شما به سفر رود، هدیه و چیز تازه¬ای برای خانواده اش بیاورد، گرچه سنگی باشد». (وسايل 8/237)

و رسول اکرم (ص) فرمود: مَن دَخَلَ السّوقَ فَاشتَریٰ تُحفَةً فَحَمَلَهُ اِلیٰ عِیالِهِ کانَ کَحامِلِ صَدَقَةٍ اِلیٰ قَومٍ مَحاويجَ، وَلیُبدَأ بالاُناثِ: کسی که داخل بازار شود و تحفه¬ای بخرد و برای خانواده¬اش ببرد، ثوابش برابر کسی است که صدقه¬ای را به نیازمندان برساند و در تقسیم باید دختران را مقدّم بدارد». (وسایل 15/227)

امام رضا (ع) فرمود: «يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ اَنْ يُوَسِّعَ عَليٰ عِيالِهِ، لِئَلّا يَتَمَنَّوا مَوْتَهُ: سزاوار است، كه مرد بر عيالش توسعه دهد، تا آرزوي مرگش را نكنند.» (وسائل 15/249)

28 ـ تشكّر از يكديگر: براي گرم نگه داشتن كانون خانواده، هريك از زن و شوهر بايد در مواقع مناسب از يكديگر سپاسگزاري كنند. وقتي مرد از سر كار خسته برمي¬گردد، شايسته است زن از او تشكّر كند، كه به خاطر آن¬ها اين همه زحمت مي¬كشد و چون زن غذاي خوشمزه¬اي می¬پزد يا مهمان¬ها را خوب راه مي¬اندازد، مرد بايد از او تشكّر كند.

امام صادق (ع) فرمود: «مَكْتوبٌ فِي ٱلتَّوْراةِ:‌ اُشْكُرْ مَنْ اَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ اَنْعِمْ عَليٰ مَنْ شَكَرَكَ؛ فَإِنَّهُ لازَوالَ لِلنَّعْماءِ إِذا شَكَرْتَ وَ لابَقاءَ لَها إِذا كَفَرْتَ، أَلشُّكْرُ زِيادَةٌ فِي ٱلنِّعَمِ وَ أَمانٌ مِنَ ٱلْغِيَرِ: در تورات نوشته شده است: از كسي كه نعمتي به تو مي¬دهد، تشكّر كن و به كسي كه از تو سپاسگزاري مي¬كند، نعمت ببخش؛ زيرا با سپاسگزاري نعمت¬ها زايل نگردند و با ناسپاسي پايدار نمانند. سپاسگزاري مايه افزايش نعمت است و ايمني از زوال». (كافي، باب شكر، حديث 3)

امام سجّاد (ع) فرمود: «يَقُولُ اللهُ تَبَارَكَ‌ وَ‌ تَعاليٰ لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ ٱلْقِيامَةِ:‌ اَشَكَرْتَ فُلاناً؟ فَيَقُولُ: بَلْ شَكَرْتُكَ يَا رَبِّ. فَيَقُولُ لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ،‌ ثُمَّ قال:‌ اَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ اَشْكَرُكُمْ‌ لِلنَّاسِ»: روز قيامت خداي تبارك و تعاليٰ به يكي از بندگانش مي¬فرمايد: از فلاني تشكّر كردي؟ عرض مي¬كند: پروردگارا، تو را سپاس گفتم. خداي تعاليٰ فرمايد: چون از او سپاسگزاري ننمودي، مرا هم سپاس نگفتي، سپس امام فرمود: شكرگزارترين شما خدا را كسي است كه از مردم بيشتر شكرگزاري كند. (كافي، باب شكر، حديث 30)

29 ـ توسّل به جادو و جنبل: بعضي از زن¬ها به جاي انجام وظايف خانه¬داري و با روي گشاده واخلاق خوش با همسرشان برخورد كنند، تا مورد محبّت او قرار گيرند، به جادو و جنبل متوسّل شده و مقداري از پول خود را در اختيار فال¬بين و جادوگر مي¬گذارند. در صورتي كه اين كار نه فقط تأثير چنداني ندارد، بلكه از نظر شرعي هم گناه است.

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «اَقْبَلَتْ ٱمْرَأَةٌ إِليٰ رَسُولِ اللهِ (ص) فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللهِ،‌ إِنَّ‌ لِي زَوْجاً عَلَيَّ غِلْظَةٌ، وَ‌ إِنِّي صَنَعْتُ بِهِ شَيْئًا لِاُعْطِفَهُ عَلَيَّ،‌ فَقَالَ:‌ رَسُولُ اللهِ (ص) اُفٍّ لَكَ، كَدِرْتَ‌ دِينَكِ،‌ لَعَنَتْكِ ٱلْمَلائِكَةِ: زني به رسول خدا (ص) عرض كرد: من در باره شوهرم كاري كرده¬ام،‌ كه نسبت به من مهربان باشد. رسول خدا (ص) فرمود: اف بر تو، دينت را خراب كردي (كه جادو را از دستورهاي دين دانستي)،‌ فرشتگان تو را لعنت كردند...» (وسائل 14/184)

30 ـ‌ سخن ديگري را قطع نكردن: دو همسر و حتّيٰ دو نفر مسلمان براي اين¬كه بينشان صميميّت حفظ شود، چون يكي از آن¬ها مشغول حرف زدن است، ديگري نبايد سخن او را قطع كند، بلكه بايد منتظر بماند، تا سخنش را تمام كند، آن¬گاه خود سخن گويد.

رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ عَرَضَ لِاَخِيهِ ٱلْمُسْلِمِ فِي حَدِيثِهِ،‌ فَكَاَنَّما خَدَشَ وَجْهَهُ: كسي كه در ميان سخن برادر مسلمانش وارد شود، گويا چهره او را خراشيده است.» (كافي‌ 2/660)

31 ـ پوشيدن عيب: زن و شوهر از هر كسي به يكديگر نزديك¬تر و محرم¬ترند؛ ازاين¬رو، بايد عيب¬هاي يكديگر را بپوشند و حتّيٰ عيب يكديگر را چون عيب خود بدانند.

قرآن كريم مي¬فرمايد: «فَالصّالِحاتُ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ: زنان صالح در غياب شوهر‌، حافظ و نگهدارند (عفّت خود و مال و آبروي شوهر را). (نساء 4/34) و مي¬فرمايد: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ: زنان لباس شما هستند و شما لباس آن¬ها.» (بقره 2/١٨٧)

32 ـ صفا و صداقت: در هر اجتماعي ـ مخصوصاً در اجتماع خانواده ـ خدعه و نيرنگ سبب دشمني بين افراد مي¬گردد؛ ازاين¬رو، براي اين¬كه بين افراد خانواده صفا و صميمبّت باشد، بايد با يكديگر با صدق و صفا باشند و از هر گونه دروغ و حيله با يكديگر بپرهيزند.

اميرمؤمنان (ع) فرمود: إِيّاكَ وَالْخَدِيعَةَ،‌ فَإِنَّ الْخَدِيعَةَ مِنْ خُلْقِ ٱللَّئِيمِ: از فريبكاري بپرهيز كه از اخلاق افراد پست است. (غررالحكم، حكمت، 2704)

33 ـ خوشرويي: يكي از صفات مؤمن با ديگران از جمله با همسرش اين است كه همواره گشاده رو باشد. بنابراين، اگر شوهر از كار روزانه خسته و كوفته است، يا با ديگران درگيري نموده، يا زن از كار خانه خسته است، نبايد با اخم و ترشرويي با يكديگر برخورد كنند، بلكه بايد با روي گشاده و چهره¬ی متبسّم با يكديگر برخورد كنند.

رسول خدا (ص) فرمود: «إِنَّكُمْ لَنْ تَسْعَوا النّاسَ بِاَمْوالِكُمْ، فَاَلْقَوْهُمْ بِطَلاقَةِ الْوُجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ: شما نمی¬توانيد با اموال خود به همه¬ی مردم گشايش دهيد، پس با چهره¬ی باز و خوشرويي با آن¬ها برخورد كنيد.» (كافي، ‌باب خوشرويي، حديث 1)

34 ـ بدگماني: بدگماني نسبت به هر مسلماني زشت است، خصوصاً اگر ميان همسران باشد. اگر مرد ساعتي دير به خانه آمد، نبايد زن فكر كند، او همسر ديگري گرفته است، اگر ظرفي از دست زن افتاد و شكست، نبايد شوهر فكر كند، كه او به عمد آن را شكسته است. اگر مرد حدس مي¬زند همسرش با ديگران ارتباط نامشروع دارد، بايد بدون اين¬كه به كسي بگويد، كنجكاوي عاقلانه نمايد، اگر گمانش بيجا بود، استغفار كند و اگر گمانش درست بود، چاره¬انديشي عقلايي كند.

اصولاً يکی از اموری که باعث می¬شود زن را وادار به بی¬عفّتی کند. بدگمانی و تعصّب بيجای بعضی از شوهران است. چه بعضی از مردان معتقدند که زن با هيچ کس حتّیٰ رفتگر محلّه نبايد حرف بزند و همين طور بعضی از زن¬ها نسبت به هرگونه حرف زدن شوهرشان با زنان همسايه و همکارشان بدگمان می¬شوند، در صورتی که تجربه نشان داده که اين گونه بدگماني¬ها و تعصّب¬های بيجا نتيجه¬ی معکوس داشته است.

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «إِيّاكَ اَنْ تُسِيءَ‌ ٱلظَّنَّ، فَإِنَّ سُوء‌َ ٱلظَّنِّ يُفْسِدُ ٱلْعِبَادَةَ وَ يُعْظِمُ ٱلْوِزْرَ: از بدگماني بپرهيز، كه عبادت را فاسد وگناه را بزرگ مي¬كند.» (غررالحكم، حكمت 2709)

و اميرمؤمنان (ع) می¬فرمايد «از غيرت بيجا بپرهيز، که چنين کاری زن سالم را به نادرستی و پاکدامن را به ترديد می¬اندازد». (نهج البلاغه، نامه 31)

35 ـ‌ دشنام و ناسزاگويي: دشنام و ناسزاگويي به هركسي زشت و حرام است، خصوصاً اگر بين همسران باشد.

رسول اكرم (ص) فرمود: «لاتَسُبُّوا النّاسَ، فَتَكْتَسِبُوا الْعَداوَةَ بَيْنَهُمْ: به مردم دشنام ندهيد كه نتيجه¬ آن كسب دشمني آنها براي خودتان است.» (كافي، باب دشنامگويي، حديث 3)

اميرمؤمنان (ع) شنيد يارانش شاميان را دشنام مي¬دهند، فرمود: «إِنّي اَكْرَهُ اَنْ تَكُونُوا سَبّابِينَ وَ لكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ اَعْمالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حالَهُمْ،‌ كَانَ اَصْوَبُ بِالْقَوْلِ وَ‌ اَبْلَغُ في ٱلْعُذْرِ: من خوش ندارم، كه شما دشنام دهنده باشيد،‌ امّا اگر كردارشان را توصيف و حالات آن¬ها را بازگو كنيد، به سخن راست نزديك¬تر و عذرپذيرتر است.» (نهج البلاغه، خطبة 206)

36 ـ اختلاف سليقه: نه فقط دو انسان پيدا نمي¬شود، كه از نظر قيافه صد در صد شبيه هم باشند، بلكه دو نفر هم پيدا نمي¬شود، كه از نظر فكر و سليقه شبيه هم باشند، مخصوصاً زن و مرد كه هركدام را خداوند به نوعي آفريده، كه براي او مفيد است؛ ازاين¬رو، اگر هريك از مرد و زن انتظار داشته باشند، همسرش به مانند او فكر كند، انتظار بي¬جايي است. بنابراين، در مسائل جزيي همچون دكور خانه بهتر است، نظر زن مراعات شود و در مسائل كلّي بهتر است نظر مرد مراعات شود.

و رسول خدا (ص) فرمود: «إِسْتَوْصُوا بِالنِّساءِ خَيْراً: وصيّت مرا در باره¬ی‌ نيكي كردن به زنان بپذيريد.»‌ (مستدرك 2/551)

و رسول خدا (ص) فرمود: «اَخْبَرَنِي اَخِي جِبْرَئِيلُ وَ‌لَمْ¬يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّساءِ حَتَّيٰ ظَنَنْتُ اَنْ لايحِلُّ لِزَوْجِها اَنْ يَقُولَ لَها اُفٍّ: همواره برادرم جبرئيل براي من خبر مي¬آورد و مرا در مورد زنان سفارش مي¬کرد، تا آنجا كه پنداشتم براي شوهر جايز نيست كه به زنش افّ بگويد.» (مستدرك 2/551)

و رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ صَبَرَ عَليٰ خُلْقِ ٱمْرَأَةٍ سَيِّئَةِ ٱلْخُلْقِ وَٱحْتَسَبَ فِي ذالِكَ‌ ٱلاَجْرَ، اَعْطَاهُ اللهُ ثَوَابَ ٱلشّاكِرِينَ: مردي كه كج-خلقي همسر بدخوي خويش را تحمّل كند و آن را به حساب خدا گذارد، خداوند به او ثواب سپاسگزاري دهد.» (وسائل 14/124)

37 ـ توهين و اهانت: توهين و اهانت به هيچ مؤمني جايز نيست، تا چه برسد دو همسر به يكديگر، چه در آن صورت بين آن¬ها كدورت و دشمني ايجاد مي¬شود و محيط خانه كه بايد جاي آسايش و راحت باشد به جهنّم و زنداني تبديل خواهد شد. از طرفي، اگر فرزندان ببينند پدر و مادرشان به يكديگر توهين و اهانت مي¬كنند، آن¬ها هم ياد مي¬گيرند، كه اين كار را نسبت به ديگران، حتّيٰ خود پدر و مادرشان، انجام دهند.

امام صادق (ع) فرمود: خداوند تبارك و تعاليٰ مي¬فرمايد: «مَنْ اَهانَ لِي وَلِيّاً، فَقَدْ اَرْصَدَ لِمُحارَبَتِي‌ وَ‌ اَنَا اَسْرَعُ شَيْئاً إِلَي نُصْرَةِ اَوْلِيائِي: كسي كه دوست مرا اهانت كند، در كمين جنگ با من است و من به ياري كردن دوستان از هر كاري شتابنده¬ترم.» (كافي 2/351)

38 ـ عفو و گذشت: مي¬توان گفت: مهم¬ترين چيزي كه اسلام به همه ـ مخصوصاً همسران ـ‌ توصيه فرموده، عفو و گذشت است؛ زیرا اوّلاً، به شماره انسان¬ها علايق و سليقه¬ها وجود دارد، ثانياً‌، انسان مرتّب در معرض لغزش است؛ ازاين¬رو، اگر انسان گذشت نداشته باشد، به سرعت همه¬ی مردم از يكديگر بريده مي¬شوند.

رسول خدا (ص) فرمود: «اَلا اُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ ٱلدُّنْيا وَٱلآخِرَةِ؟‌: اَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ‌ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ‌ وَٱلإِحْسانُ إِلَي مَنْ اَساءَ إِلَيْكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ: شما را به خير دنيا و آخرت خبر ندهم؟ گذشتن از كسي كه به تو ستم كرده، پيوستن به كسي كه از تو بريده، نيكي به¬كسي كه به تو بدي كرده وبخشيدن به كسي¬كه تو را محروم ساخته.» (كافي، باب عفو، ح 1)

امام باقر (ع) فرمود: «اَلنَّدامَةُ عَلَي ٱلْعَفْوِ اَفْضَلُ وَ اَيْسَرُ مِنَ ٱلنِّدامَةِ عَلَي ٱلْعُقُوبَةِ: پشيماني از گذشت، بهتر و آسان¬تر از است تا پشيماني از كيفر.» (كافي، باب عفو، حديث 6)

رسول خدا (ص) فرمود: «عَلَيْكُمْ بِالْعَفْوِ، فَإِنَّ ٱلْعَفْوَ لايَزِيدُ ٱلْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً، فَتَعافَوْا يُعِزُّّكُمُ اللهُ: گذشت کنید؛ زيرا گذشت جز عزّت بنده را نيفزايد،‌ پس از يكديگر بگذريد،‌ تا خدا شما را عزيز كند.» (كافي، باب عفو، ح 5)

39 ـ احترام زن باردار: وقتي زن باردار شود، از آنجا كه با سختي و ناراحتي حامل فرزندي است كه گوينده¬ی «لاإلهَ إِلَّا الله، محمّد رسول الله،‌ عليٌّ وليّ الله» است؛ ازاين¬رو، بايد از احترام ويژه¬اي بيشتر از معمول برخوردار گردد،‌ همان¬طوري كه نزد خدا هم با ارزش¬تر است.

رسول خدا (ص) فرمود: وقتي زن باردار شود، پاداش كسي را دارد كه با جان و مالش در راه خدا جهاد كند و زماني كه فرزندش را بزايد، به او گفته ¬شود: خدا گناه تو را آمرزيد، عملت را از سر گير و زماني كه كودكش را شير مي¬دهد، خداوند متعال، براي هر شيردادني، ثواب آزاد كردن بنده¬اي از فرزندان اسماعيل پيغمبر به او مي¬دهد.» (بحار 103/252)

اميرمؤمنان (ع) فرمود: «لاتَجْعَلَنَّ اَكْثَرَ شُغْلِكَ بَاَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ، فَإِنْ يَكُنْ اَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ اَوْلِياءَ اللهِ، فَإِنَّ اللهَ لايُضِيعُ اَوْلِيَاءَهُ، وَ إِنْ يَكُونُوا اَعْدَاءَ اللهِ، فَمَاهَمُّكَ وَ شُغْلُكَ بِاَعْداء اللهِ؟: بيشترين اوقات زندگيت را به زن و فرزندت اختصاص نده؛‌ زيرا اگر زن و فرزندت از دوستان خدا باشند، خدا آن¬ها را تباه نخواهد كرد‌ و اگر دشمنان خدايند، چرا غم دشمنان خدا را مي¬خوري؟» (نهج البلاغه، حكمت 352)

40 ـ دختر و پسر: نسل بشر با پسران و دختران ادامه مي¬يابد؛ ازاين¬رو، اين¬كه بعضي از داشتن دختر متنفّرند، نه فقط خلاف شرع، بلكه خلاف عقل و طبيعت است. دختر و پسر هر دو هديه¬هاي خدا به بشرند، ازاين¬رو، بايد بر انعام هريك از آن¬ها از خداوند تشكّر كرد.

پيامبر اكرم (ص) به مردي كه از دختر زاييدن زنش ناراحت بود، فرمود:‌ «اَلاَرْضُ تُقِلُّها، وَٱلسَّماءُ تَظِلُّها، وَاللهُ يَرْزُقُها، وَ هِيَ رَيْحانَةٌ تَشُمُّها: سنگينيش بر زمين است، سايه¬بانش آسمان، روزي دهنده¬اش خدا و براي تو ريحانه¬اي است كه آن را مي¬بويي.» (وسائل 15/101)

و رسول خدا (ص) فرمود: «نِعْمَ ٱلْوَلَدُ ٱلْبَناتُ: مُلَطَّفاتٌ، مَجَهَّزاتٌ،‌ مُونِساتٌ،‌ مُبارَكاتٌ،‌ مُفَلِّيّاتٌ: دختران چه فرزندان خوبي هستند: بالطافت، آماده به خدمت، مونس، بابركت و نظافتگر.» (وسائل 15/100)

برای يکی از شيعيان دختری متولّد شد، نزد امام صادق (ع) آمد؛ حضرت چون او را ناراحت ديد، به او فرمود: بگو ببينم اگر خداوند به تو وحی کند و از تو بپرسد: من برايت فرزند پسر يا دختر انتخاب کنم يا خودت برای خودت انتخاب می¬کنی؟ چه می¬گويی؟ عرض کرد: می¬گویم: خدايا، تو برايم انتخاب کن. حضرت فرمود: خوب، خدا برايت دختر انتخاب کرده است. (وسايل 15/102)

امام رضا (ع) فرمود: رسول اكرم (ص) فرموده: إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ‌ وَ‌ تَعَاليٰ عَلَي ٱلاُناثِ اَرَقُّ مُنْذُ عَلَي ٱلذُّكُورِ: خداوند متعال نسبت به دختران مهربان¬تر از پسران است.» (وسائل 21/367)

احترام داماد: نه فقط بايد قدر دختران را دانست و از خدا به خاطر اعطاي آن¬ها بايد تشكّر كرد، بلكه حتّيٰ قدر داماد را هم دانست و او را احترام نمود.

امام صادق (ع) فرمود: «كانَ‌ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) إِذا إِذا اَتاهُ خِتْنُهُ عَليٰ ٱبْنَتِهِ اَوْ عَليٰ اُخْتِهِ، بَسَطَ لَهُ رِدائَهُ، ثُمَّ اَجْلَسَهُ، ثُمَّ يَقُولُ: مَرْحَباً بِمَنْ كَفَي ٱلْمَؤُونَةَ وَسَتَرَ ٱلْعَوْرَةَ:‌ وقتي شوهر دختر يا شوهرخواهر علي¬بن الحسین (ع) نزد او مي¬آمد، عبايش را برای نشستن او پهن مي¬كرد سپس مي¬فرمود: مرحبا به كسي¬كه زحمت را برداشت‌ و عورت را حفظ كرد. (وسائل 14/42)

یکی شدن زن و شوهر: گفته¬اند: اگر دو دل با هم یکی شوند، سوّمی آنها خدا، امام زمان و همه خوبان عالم¬اند و رحمت خدا بر آن¬ها سرازیر شود. بیشتر از هر کس زن و شوهر یکی می¬شوند. یکی شدن یعنی دیگر من و توئی از میان برمی¬خیزد؛ و برعکس اگر زن و شوهر یا دو برادر و دو فامیل از هم فاصله بگیرند، سوّمی آن¬ها شیطان و همه بدهای عالَم است.

مولوی گوید: عاشقی رفت در خانه¬ی محبوبش را زد؛ محبوب پرسید: کیست؟ عاشق گفت: منم. معشوق گفت: «رو، این سرای من است و در یک سرای جای دو کس نبود». عاشق رفت؛ پس از آن¬که مدّت¬ها هجران کشید و پخته شد، به در خانه¬ی محبوب بازگشت و در زد. معشوق گفت: کیستی؟ گفت: تو. گفت: اندر آ.»

و مولوی گوید:

جان گرگان و سگان از هم جداست متّحد جان¬های شیران خداست

در زناشوئی هم وقتی زن و شوهر، زن و شوهر واقعی خواهند بود، که چنان شیفته هم باشند، که یکی شوند، غم هر یک غم دیگری و شادی هر یک شادی دیگری باشد.


کتاب خانواده اسلامی

دکتر رحمت الله قاضیان