سایت اصول دین

تربیت فرزند

دکتر رحمت الله قاضیان

تربیت فرزند.

مراقبت از زن و بچّه و کوشش و تلاش برای منحرف نشدن آن¬ها از نظر عقل و تجربه و شرع امری روشن است. سرنوشت غمبار اخلاقی دنیی متمدّن امروز، مخصوصاً از لحاظ جنسی، بسیار زباندار و آموزنده است.

قرآن کریم می¬فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا، قوا اَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم ناراً وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ: ای اهل ایمان، خود و خانواده¬تان را از آتشی که شعله افروز آن سنگ است و آدم، حفظ کنید» (تحریم 66/6)

آری، مؤمن وظیفه دارد، علاوه بر محافظت خود از فرو رفتن در امواج هوس¬ها و شهوت¬ها و تمایلات نفسانی و گناهان، محافظت از اعضای خانواده، اعمّ از همسر و فرزندان و حتّی برادران و خواهران و تعلیم معارف و احکام و آداب اسلامی به آنان، امری لازم است.

چنان¬که امام علی (ع) فرموده: «عَلِّموا اَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم الخَیرَ وَ اَدِّبوهُم: به خود و خانواده¬تان خوبی¬ها و ادب آموزید».

نکته¬ای که باید در نظر داشت این است که بچّه¬های ما نه فقط آن طوری که ما می¬خواهیم نخواهند شد، بلکه آن طوری هم که به آن¬ها می¬گوییم نخواهند شد، بلکه آن طوری که عمل می¬کنیم خواهند شد.

چنان¬که امام باقر (ع) می¬فرماید: «یُحفَظُ الاَطفال بِصَلاحِ آبائِهِم: مصون ماندن کودکان از انحرافات، بستگی به صالح بودن پدرانشان است». (بحارالانوار، 28/236)

ضمناً در تربیت اطفال صرفاً نباید شرایط امروز مورد توجّه والدین قرار گیرد؛ بلکه باید برای زمان خودشان یعنی آینده تربیت شوند.

چنان¬که امام علی (ع) می¬فرماید: «لاتُقَسِّروا اَولادَکُم عَلیٰ آدابِکُم؛ فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرَ زَمانِکُم: فرزندانتان را تنها برای زمان خودتان تربیت نکنید؛ زیرا آنان برای زمانی غَیر از زمان شما آفریده شده اند». (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، 20/267)

بعضی از والدین اصلاً به فکر تربیت بچه¬هایشان نیستند؛ بلکه فقط برای آنها پول خرج می¬کنند؛ ولی اینها باید بدانند بچّه همچون یک الماس بدون تراش است و باید با مهارت و سعی وکوشش لبه¬های ناصاف او را صاف کرد و صیقل داد.

در اسلام بخش اعظم مسئولیّت تربیت، متوجّه مادران است. قرآن کریم در تقسیم وظایف میان زن و شوهر، کار تربیت فرزندان را به مادران سپرده و بیشترین ستایش از زنان را در نقش مادری دارد. ارائه الگوهای موفّق مادران مربّی همچون مادر مریم، مادر عیسی و مادر موسی دستوراتی صریح قرآن کریم در واگذاری تربیت فرزندان به مادران است.

عمده¬ترین نقش مادر در محیط خانه و اجتماع نقش تربیتی اوست. چه کودک از دامن مادر یاد می¬گیرد که با دیگران چگونه رفتار نماید و چگونه با مردم برخورد داشته باشد. رفتار مادر با کودک در شکل¬دهی ساختار شخصیّتی او تأثیر عظیم دارد.

مهم¬ترین مواردی که قرآن مجید به نقش قابل تحسین مادران پرداخته، مواردی است که به جنبه مربّیگری آنان نظر داشته است.

قرآن کریم روی واژه «اُمّ: مادر» تأکید فرموده و زحمت¬ها و رنج¬ها و شب نخوابی¬هائی که مادر برای پرورش، سلامت و تربیت فرزند خود در هنگام بارداری و شیردهی متحمّل شده، یادآوری می¬کند.

در یک آیه می¬فرماید: «وَ وَصّینَا الاِنسانَ بِوالِدَیهِ، حَمَلَتهُ اُمُّهُ وَهناً عَلی وَهنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَینِ، اَنِ اشکُر لی وَ لِوالِدَیکَ: و ما به آدمی در باره پدر و مادرش سفارش کرده¬ایم؛ مادرش او را با ضعف از پی ضعف باردار بود و از شیر گرفتن او نیز دو سال طول کشید؛ و سفارش کردیم که شکرگزار من باش و شکرگزار پدر و مادرت.» (لقمان، 15)

زن در عرصه¬ی اجتماع در سه نقش ابراز وجود می¬کند: نقش دختری، نقش همسری و نقش مادری. از میان این سه نقش آنچه به زن جایگاه ویژه¬ای می¬دهد، نقش و منزلت مادری اوست.

مادر الگوی رفتاری و اخلاقی فرزند است؛ هر کاری که انجام دهد، کودک نیز می¬آموزد که او نیز با دیگران چگونه رفتار کند؛ زیرا فرزند انعکاسی از واقعیّات جسمی و روحی مادر و میوه¬ آن شجره مبارکه است.

مادر است که به فرزند درس خداترسی و تقوا می¬آموزد و از کودکی ضعیف شخصیّت بزرگی علمی و اخلاقی تحویل اجتماع می¬دهد و اگر مادر در مقابل چشم کودکش رفتارهای ناشایست و نامناسب انجام دهد، فرزند نیز پست و منحرف تربیت خواهد شد؛ زیرا آن علاقه¬ای که کودک به مادر دارد، سبب می¬شود که همه چیز را در مادر ببیند.

مدّت اقامت نطفه در سلب پدر اندک است، بعد از تولّد فرزند هم پدر دنبال کسب و کار و معاش است و تنها وقت اندکی برای نوازش و حرف زدن با بچّه دارد؛ ولی مادر حدود نه ماه بچّه را در شکم دارد؛ بعد از تولّد نیز تا بزرگ شود و به کوچه و مدرسه رود، همواره او را در کنار دارد؛ بنابراین، اغلب گیرندگی و اثرپذیری کودک از مادر است.

تربیت فرزند مراحلی دارد، بدین ترتیب:

وراثت

قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) وتاریخ و تجربه هم ثابت کرده¬اند، که پدر و مادر در سرنوشت و سعادت و شقاوت، خوش¬بختی و بدبختی اولاد تأثیر فراوان دارند. پدر و مادر باایمان و با اخلاق و متعهّد در سعادت بچّه اثر گذارند و پدر و مادر لاابالی و بداخلاق و غیرمتعهّد به تربیت در بدبختی اولاد تأثیر عجیب دارند.

هم از نظر اسلام و هم امروزه علم ثابت کرده است که صفات پدر و مادر، چه صفات ظاهری مانند شکل و شباهت و چه صفات باطنی مانند شجاعت و ترس، سخاوت و بخل، حسادت و رأفت و... از طریق ژن¬ها که در سلّول¬ها است به بچّه منتقل می¬شود. هر چند شخص می¬تواند با خواندن قرآن و احادیث ائمّه معصومین (ع) و با تأسّی از انبیا و اولیا با اراده خود بر وراثت غلبه کند و صفات زشت ترس، بخل، حسادت و... را به صفات ضدّ آنها یعنی شجاعت، سخاوت، رأفت و... تبدیل کند؛ امّا باید توجّه داشت که بر طبق قانون وراثت، چه از نظر اسلام و چه از نظر علم صفات ظاهری و باطنی پدر و مادرها از طریق ژن¬ها به فرزندان منتقل می¬شوند.

بسا این آیه شریفه هم اشاره به قانون وراثت دارد: «وَالبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بِاِذنِ رَبِّهِ وَالَّذی خَبُثَ لایَخرُجُ اِلّا نَکِدا: زمین پاک گیاهش به اذن پروردگارش از خاک برون می¬آید و از آن¬که ناپاک است، جز گیاهکی بی¬مقدار برون ناید.» (اعراف 58)؛ یعنی زمین خوب محصول خوب و فراوان می¬دهد؛ ولی زمین شوره¬زار محصولش کم و بد است.

همین¬طور از پدر شجاع، باسخاوت و بافضیلت و مادر باعفّت و مؤمنه فرزند باتقوا و بافضیلت متولّد می¬شود و از پدر ومادر غیرمهذّب و بی¬عفّت فرزند بی¬تقوا و رذل متولّد می¬شود. ازاین¬رو، در حدیثی رسول اکرم (ص) فرموده: «اُنظُر اِلی ماتَضَعُ نُطفَتَک؛ فَاِنَّ العِرقَ دَسّاس: بنگر چه زنی برای قراردادن نطفه¬ات انتخاب می¬کنی؛ چون اصل هر چیزی کارش را می¬کند.

و رسول اکرم (ص) فرموده: «اِنَّ الوَلَدَ سِرُّ اَبیهِ: فرزند سرّ پدرش است.» (کافی 4/568)

ازاین¬رو اسلام با امضای اصل وراثت به صاحبان دختر توصیه می¬کند: «اِذا جائَکُم مَن تَرضونَ خُلقَهُ وَ دینَهُ وَ اَمانَتَهُ یَخطِبُ اِلَیکُم، فَزَوِّجوهُ وَ اِلّا تَکُن فِتنَةٌ وَ فَسادٌ کَبیرٌ: اگر خواستگاری برای دختر شما آمد که از اخلاق و دین و امانت او راضی هستید، دختران را به او تزویج کنید؛ وگرنه فتنه و فساد بزرگ روی خواهد داد.» (بحار 103/273)

باید تحقیق شود که این پسری که به خواستگاری دختر شما آمده با نماز، مسجد، منبر سر و کار دارد یا ندارد؟ کسی که با نماز و مسجد سر و کار ندارد خطرناک است. همین¬طور باید تحقیق کرد دوستان و رفقای خواستگار چه کسانی هستند؟ آیا با دینداران و روحانیان سر و کار دارد یا با اشخاص شرابخوار و قمارباز و هرزه؟

و رسول خدا (ص) به پسرها توصیه می¬فرماید: «اِیّاکُم وَ خَضراءَ الدِّمَن، قیلَ: یا رَسولَ اللهِ، وَ ماخَضراءُ الدِّمَن، قالَ: اَلمَرأةُ الحَسناءِ فی مَنبَتِ السُّوءِ: برحذر باشید از گلی که در مزبله روییده است. گفتند: یا رسولَ الله، گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟ فرمود: دختر زیبایی که در خانواده پست و بی¬تقوایی پرورش یافته باشد». (بحار 103/232)

بدین ترتیب، اسلام توصیه می¬کند، اگر طالب سعادت خود و نسل و فرزندانت هستی، باید حتماً مواظب دو چیز باشی، مابقی در حاشیه است و آن دو چیز یکی اخلاق است و دیگر دین.

ازاین¬رو، در حدیثی آمده: شخصی خدمت امام مجتبی (ع) آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا، دخترم را به چه کسی شوهر بدهم؟ حضرت فرمود: به کسی که باتقوا باشد؛ چون انسان باتقوا اگر دخترت را دوست بدارد اکرامش می¬کند و اگر او را دوست نداشته باشد به او ظلم نمی¬کند». (مکارم الاخلاق، ص 204)

اگر یکی از پسر بد باشد، ممکن است شش ماه تا یک سال غریزه جنسی مانع از بروز بدی¬هایش باشد؛ ولی بعد از آن طبق فرموده¬ی قرآن کریم: «کُلٌّ یَعمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ: هر کس بر سرشت خود عمل می¬کند»؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست، خباثت¬هایش را ظاهر می¬کند.

تأثیر پدر و مادر در سعادت و شقاوت فرزند تا آنجاست¬که پیامبر اکرم-6 فرموده: «اَلسَّعیدُ مَن سَعَدَ فی بَطنِ اُمِّهِ وَالشَّقیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ.» یعنی مادر زمینه ساز خوش¬بختی و بدبختی فرزند است. (کافی 8/81)

در تفسیر صافی ذیل آیه: «هُوَ الَّذی یُصَوِّرُکُم فی الاَرحامِ کَیفَ یَشاءُ: او خدایی است که شما را در رحم¬ها، چنان¬که خواهد صورتگری کند.» (آل عمران، آیه 6) روایت می¬کند، که وقتی دو مَلَک مصوّر آمدند، که بچّه را صورت¬بندی کنند، به آنها خطاب می¬شود به پیشانی مادر نگاه کنید، قضا و قدر و سرنوشت بچّه را طبق آنچه در پیشانی مادر است، قرار دهید؛ امّا بدا هم برای من قرار دهید.»؛ یعنی هرچند پدر و مادر در سرنوشت فرزند تأثیر عظیم دارند، ولی علّت تامّه هم نیستند.

در آیه¬ی دیگر خداوند می¬فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا، قوا اَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم ناراً، وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ: ای کسانی که ایمان آورده¬اید، خود و خانواده¬تان را از آتشی که آتش افروز آن سنگ است و آدم، حفظ کنید.» (تحریم، 66/6)؛ یعنی ای پدر و مادرها، چنان¬که به فکر خودتان هستید به فکر زن و بچّه¬تان هم باشید. همان طوری که به فکر نماز جماعت اوّل خود هستید، به فکر نماز فرزندانتان نیز باشید؛ همان طوری که به فکر روزه¬ خود هستید، به فکر روزه¬ی فرزندانتان هم باشید. چنان¬که خود حجاب دارید، به فکر حجاب دخترتان هم باشید. اگر خود اهل نماز و روزه و حجابی، ولی به فکر بچّه¬ات نباشی، مسئولی و اهل دوزخی.

در آیه¬ی دیگر خداوند می¬فرماید: «اِنَّ الخاسِرینَ الَّذینَ خَسِروا اَنفُسَهُم وَ اَهلیهِم یَومَ القِیامَةِ؛ اَلا ذالِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبینُ: زیانکاران آنانند که هم خود و هم خانواده خود را در روز قیامت زیان زده¬اند؛ هان که زیان آشکار این است.» (زمر 39/15)؛ یعنی ورشکسته آن است که خود و زن و بچّه¬اش را از آتش جهنّم نجات نداده است.

از نظر آیات و روایات، بد پدر و مادری هستند، کسانی هستند که به فکر آتیه دنیای بچّه¬هایشان هستند؛ ولی به فکر آخرت و دین و اخلاق و تربیت و ادب آنها نیستند.

در روایتی آمده: «لعنت خدا بر پدر و مادری باد که موجب می¬شوند اولادشان عاق شود.» چون خود پدر و مادر موجب شده¬اند عاق شوند؛ زیرا او را تربیت صحیح نکرده¬اند، تا متدیّن و مؤدّب باشد و با مردم و پدر و مادر با اخلاق بوده و پرخاشگری نکند؛ پس پدر و مادر و بچّه هر دو مسئولند؛ بچّه به جهنّم می¬رود، چون عاق پدر ومادر است و پدر ومادر به این علّت که او را تربیت صحیح نکرده¬اند. زن بی¬عفّت و بی¬حجاب را به جهت بی¬عفّتی و بی¬حجابی¬ به جهنّم می¬برند و مادر باعفّت و با حجابش را هم به جهنّم می¬برند، چون او را تربیت نکرده است. پسر و دختر بی¬نماز و بی¬روزه را به جهنّم می¬برند و پدر و مادر بانماز و روزه¬شان را هم به جهنّم می¬برند؛ چون آنها را بانماز و روزه¬گیر تربیت نکرده¬اند.

مشهور است که می¬گویند: پدری به پسرش گفت: تو را عاق می¬کنم، پسر هم گفت: من هم تو را عوق می¬کنم. و این درست است؛ زیرا پدر و مادری که بچّه را تربیت نکنند، عوق بر آنها صادق است.

از جمله حق فرزندان بر پدر و مادر این است که سر موقع دختران را شوهر دهند و برای پسرها زن بگیرند؛ ولی اگر در این مورد کوتاهی کردند و به علّت مجرّد بودن به گناه افتادند، پدر و مادر هم شریک گناه آنهایند.

پدر و مادر باید مواظب پسر و دخترشان باشند، که با چه کسانی در بیرون خانه به سر می¬برند. تأثیر دوست و رفیق در انسان بسیار است. پسر نوح در اثر مصاحبت با کفّار کافر شد: پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوّتش گم شد.» جعفر فرزند امام دهم، برادر امام یازدهم و عموی امام دوازدهم چون با بدها از جمله خلیفه عبّاسی بود، در مقابل امام زمان ایستاد و ادّعای امام زمانی کرد و به «جعفر کذّاب» معروف شد. همان طوری¬ که گاه پدر و مادری در تربیت بچّه¬شان کوتاهی کرده¬اند و حتّی غذای حلال به او نداده¬اند؛ ولی بچّه در محیطی سالم قرار می¬گیرد و با روحانیان سر و کار پیدا می¬کند و با اراده خود سعادتمند می¬شود.

اسلام سفارش می¬کند که انسان نه فقط باید زن و بچّه¬اش را به نماز و روزه و تقوا سفارش کند، بلکه بستگانش را هم امر به معروف و نهی از منکر کند و می¬فرماید: «وَ اَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبین.» کسی نمی¬تواند بگوید زن و بچّه و فامیل به من چه، دو نفر را که در یک قبر نمی¬¬گذارند، عیسی به دینش، موسی به دینش. شخص نه فقط باید متدیّن بوده و اهل نماز و روزه و تقوا باشد، بلکه باید تا آنجا که در توان دارد بکوشد زن و بچه و فامیل هم متدیّن و اهل نماز و روزه و تقوا باشند.

بر پدر و مادر واجب، آن هم واجب مؤکّد است که زمینه ساز بچّه به راه راست و ایمان و تقوا و درستی و سعادت باشند؛ ولی این¬که وی چگونه خواهد شد، دیگر آنها مسئولیّت ندارند؛ بلکه این خود فرزند است که باید آن زمینه را به فعلیّت برساند و آن نهالی که پدر و مادر کاشته¬اند با توجّه به عوامل دیگر به ثمر رساند.

از همین¬رو باید از همان وقتی که در خانه پدر است به او بیاموزند که مادر فرداست و باید در غذا، رفت و آمد، معاشرت، ادب و برخوردش دقّت کند، تا دارای نسلی پاک، سالم و مؤدّب به آداب اسلامی باشد.

امام صادق (ع) فرمود: «طوبی لِمَن کانَ اُمُّهُ عَفیفَةٌ: خوشا به حال کسی که مادرش پاکدامن باشد. (بحارالانوار، 5/275)

امیرمؤمنان (ع) فرمود: «اِیّاکُم وَ تَزویجَ الحُمَقاءِ؛ فَاِنَّ صُحبَتَها بَلاءٌ وَ وَلدَها ضِیاعٌ: از ازدواج با زنان احمق بپرهیزید، چون مصاحبتشان بلا و فرزندانشان ضایع است.» (کافی 5/354)

آری، پدر و مادر هر دو در خوب یا بد بودن فرزند و نسل تأثیر دارند؛ چنان¬که در زیارت وارث می¬خوانیم: «اَشهَدُ اَنَّکَ کُنتَ نوراً فی الاَصلابِ الشّامِخَةِ وَالاَرحامِ المُطَهَّرَةِ: ای امام حسین، گواهی می¬دهم، که تو نوری در صلب پدران والامقام و رحم¬های پاک بودی.»

و در همان زیارت وارث امام حسین (ع) را فرزند فاطمه¬ی زهرا و خدیجه کبری8 خطاب می¬کنیم، که بی¬بدیل بودند: «اَلسَّلاُمُ عَلَیکَ یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ خَدیجَةَ الکُبری.»

دختری که جلف، سبک، بی ادب، بی¬تربیت، بی وقار و شهوت ران و بی¬حجاب و بدحجاب است و هر ساعت با یک دوست پسر است، هدف آفرینش از خلقت زن و مادر بودن و فرزند شایسته داشتن را زیر پا گذاشته و شایسته¬ی ازدواج نیست.

وقتی عمر سعد اصرار بر بیعت امام حسین (ع) بر بیعت با یزید کرد، آن حضرت علّت عدم بیعت خود را داشتن مادران پاک¬دامن دانست: «حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت.»

وقتی که فاطمه زهرا (س) را به شهادت رساندند، علی (ع) به برادرش عقیل که به انساب عرب آگاه بود، فرمود: برای من زنی پیدا کن که از شجاعان متولّد شده باشد. عقیل عرض کرد: با فاطمه کلابیه ازدواج کن، که در عرب از پدران او شجاع¬تر نیست. و حضرت با ازدواج با او صاحب چهار پسر رشید و شجاع شد که بزرگشان حضرت عبّاس (س) بود و هر چهار در کربلا حاضر بودند و جان خود را فدای امام حسین (ع) کردند.

از مادر شیخ جعفر شوشتری که در علم و عمل به مقامات عالیه رسیده بود پرسیدند: تو چکار کردی، که پسرت چنین برجسته شده؟ گفت: چون یک بار هم بدون وضو به او شیر ندادم.

گفته¬اند: چون جوانی را به خاطر شتر دزدی و قتل محکوم به اعدام نمودند و مادرش خواست با او وداع کند، لب و زبان مادرش را چنان گاز گرفت که از شدّت درد ضعف کرد؛ چون او را سرزنش کردند گفت: وقتی که بچّه بودم از همسایه تخم مرغی دزدیدم، این مادر به جای سرزنش مرا تشویق کرد و همان سبب شد که سرانجام شتر دزد و قاتل شده و محکوم به اعدام گردم.

انعقاد نطفه

در انعقاد نطفه یعنی وقتی که نطفه از پدر به رحم مادر منتقل می¬شود، از سه نظر ممکن آسیب یابد: شرک شیطان، غذای حرام و گناه.

1 ـ شرک شیطان: در روایات تأکید شده هنگام نزدیکی نماز بخوانید، دعا کنید، هم در دل و هم به زبان متذکّر خداوند باشید و حتماً بسم الله الرّحمن الرّحیم بگویید؛ وگرنه شیطان در نطفه شما شریک می¬شود.

قرآن کریم می¬فرماید: «وَاستَفزِز مَنِ استَطَعتَ مِنهُم بِصَوتِکَ وَ اَجلِب عَلَیهِم بِخَیلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکهُم فی الاَموالِ وَالاَولادِ وَ عِدهُم؛ وَ مایَعِدُهُمُ الشَّیطانُ اِلّا غُروراً: از آنان هر که را توانستی با آواز خود از راه به در کن و پیاده و سواره لشکر خود را بر سرشان گسیل دار و در اموال و اولادشان شریک شو و به آنان وعده های دور و دراز بده؛ و شیطان جز فریب وعده¬ای دیگر نمی¬دهدشان». (إسراء، 17/64)

این آیه می¬فرماید: کار شیطان این است که از راه صدایش یعنی موسیقی و ساز و آواز شما را به جهنّم می¬برد. گاهی هم با لشکر سواره و پیاده یعنی دوستان و رفقای بد و نادان انسان را جهنّمی می¬کند. کار دیگر شیطان این است که در مال شما شریک می¬شود؛ یعنی از راه¬های حرام چون ربا، کم فروشی، غش در معامله و.... و کار دیگر شیطان این است که در اولاد شما شریک می¬شود. شریک شدن شیطان یکی از راه زنا است؛ دیگر آن¬که مرد به فکر زن دیگری با زنش همبستر شود یا زن به فکر مرد دیگری با شوهرش همبستر شود؛ از این جهت در روایات آمده برای منحرف نشدن فکرتان در موقع همبستر شدن بسم الله بگویید و به فکر و یاد خدا باشید.

2 ـ غذای حرام: خوردن غذای حلال و حرام بر روی نطفه اثر عجیب دارد؛ چنان¬که به افراد بد «لقمه حرام» می¬گویند.

برای انعقاد نطفه¬ حضرت زهرا (س) به پیامبر (ص) وحضرت خدیجه (س) دستور داده شد مدّتی از مردم کناره¬گیری کنند؛ سپس جبرئیل برای آنها غذای بهشتی آورد و خوردند، آن¬گاه نطفه¬ فاطمه¬ زهرا (س) منعقد شد.

شریک بن عبدالله بن سنان عالمی عابد بود. مهدی عبّاسی به وی پیشنهاد قاضی القضّاتی داد، نپذیرفت؛ گفت: معلّمی فرزندانم را بپذیر، گفت: من هیچ چیز از تو نمی¬پذیرم، چون اصلاً خلافتت را قبول ندارم. مهدی گفت: حال که این¬ها را نمی¬پذیری، غذا را با ما صرف کن. شریک پذیرفت. ولی وقتی غذای سیری خورد و شکمش از حرام پر شد، پیش خود فکر کرد، چه اشکالی دارد قاضی شوم و گره از کار مردم باز کنم؟ و معلّم بچّه¬های خلیفه شوم و وجاهتی پیدا کنم؟ فردایش پیش مهدی رفت و گفت: هم قضاوت را می¬پذیرد و هم معلّم بچّه¬هایش. یک بار که رفت، حقوقش را از خزانه¬دار گرفت، دید یکی از سکّه¬ها مغشوش است، آن را پس داد و گفت: این مغشوش است، سکّه¬ی سالمی بده. خزانه¬دار گفت: این همه پول گرفته¬ای، چه اشکالی دارد یکی از آنها هم مغشوش باشد؟ شریک گفت: چرا بگذرم، در مقابل این سکّه¬ها دینم را داده¬ام. (سفینة البحار، مادّه شرک)

ازاین¬رو، در حدیث داریم، که رسول خدا (ص) فرموده: «لَرَدُّ المُؤمِنُ حراماً، یَعدِلُ عِندَ اللهِ سَبعینَ حِجَّةً مَبرورَةً: مؤمنی که حرامی را رد کند، معادل هفتاد حجّ مقبول برایش ارزش دارد». (مستدرک الوسائل، 2/302)

چون امام حسین (ع) در روز عاشورا همه یارانش را از دست داد و خود آماده¬ی شهادت شد، حضرت زینب (س) به وی عرض کرد: مگر خودت را به این¬ها معرّفی نکردی؟ فرمود: چرا، امّا چون شکم¬هایشان از حرام پر شده است، حرف حق در آنها اثر گذار نیست.

حقّ النّاس آن¬قدر مهمّ است، که رسول خدا (ص) در روزهای آخر عمرش به منبر رفت و فرمود: پاسخ دادن به حق النّاس در قیامت مشکل است، اگر کسی بر من حقّی دارد بگوید. عربی گفت: یا رسول الله، روزی خواستی تازیانه¬ات را به شترت بزنی، ندانسته به من زدی. رسول خدا (ص) تازیانه¬اش را خواست و به او داد و گفت: قصاص کن.

از همه این¬ها مشکل¬تر این است که پدر و مادر غذای حرام بخورند و بچّه آن¬ها در شکم از لقمه¬ی حرام تغذیه کند و در نتیجه منحرف شود و پدر و مادر علاوه بر انجام کار حرام، مسئول انحراف بچّه هم هستند.

3 ـ پرهیز از گناه: از جمله¬ی چیزهایی که روی بچّه تأثیر سوء دارد «گناه» است. هم از نظر قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) و هم به تجربه ثابت شده، اعمال نیک و نماز و تقوای پدر و مادر و خیرخواه دیگران باشند، مخصوصاً در شب عروسی و انعقاد نطفه نماز و دعا خواندن و یاد خدا بودن در روی بچّه تأثیر نیک دارد و سبب می¬شود اولادشان صالح و عاقبت به خیر شود؛ و برعکس، وقتی در عروسی اختلاط زن و مرد شد و زن¬ها در مقابل مردها رعایت حجاب نکردند؛ صدای ساز و آواز و موسیقی بلند بود و ولیمه و غذای عروسی هم از مال آلوده به ربا و احتکار و غش در معامله و سایر کارهای حرام بود، این عروسی نحس و نامبارک است و بچّه¬ای که نطفه¬اش در آن شب منعقد می¬شود، بچّه¬ی صالح و سر به راهی نخواهد بود.

مراقبت¬های هنگام بارداری

بنا به فرموده پیامبر اکرم (ص) : «اَلسَّعیدُ مَن سَعَدَ فی بَطنِ اُمِّهِ وَالشَّقیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ: سعید در شکم مادرش سعید است و شقی در شکم مادرش شقی است» (کافی 8/81)؛ علاوه بر این¬که طبق قانون وراثت صفات نیک و بد پدر و مادر به بچّه منتقل می¬شود، شالوده سعادت و شقاوت بچّه در شکم مادر ریخته می¬شود. یعنی بچّه با روحیّات مادر بزرگ می¬شود. اگر مادر مقدّس، با تقوا و با عاطفه و اهل نماز و عبادت باشد، این صفات نیکش به بچّه خواهد شد و اگر مادر حسود، متکبّر و اهل غیبت و گناه باشد، با نامحرم نشست و برخاست و شوخی و خنده می¬کند، مخصوصاً اگر خدای ناخواسته از غذاهای حرام استفاده کند، این صفات رذیله¬اش روی بچّه¬¬اش اثر سوء می¬گذارد.

از همه این¬ها مشکل¬تر این است که پدر و مادر غذای حرام بخورند و بچّه آن¬ها در شکم از لقمه¬ی حرام تغذیه کند و در نتیجه منحرف شود و پدر و مادر علاوه بر انجام کار حرام، مسئول انحراف بچّه هم هستند.

هم¬چنین زن هنگام بارداری باید در حال عادّی بوده و از غم و غصّه و هیجان و عصبانیت به دور باشد؛ زیرا به قول عوام ماه گرفتگی¬ها، حتّی گنگ و افلیج بودن بچّه، غالباً بر اثر هیجانات روانی مادر است.

به مادر شیخ مرتضی انصاری که تحوّل عظیمی در فقه به وجود آورد گفتند: تو چکار کردی که بچّه¬ات این چنین خوب شده؟ گفت: من هرگز بدون وضو به او شیر ندادم. مادری که بی¬وضو به بچّه¬اش شیر نمی¬دهد و اهل نماز شب است، با مادری که اصلاً اهل نماز نیست، خیلی تفاوت دارد.

آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری به خاطر آن که می¬گفت: مشروطه باید مشروعه باشد، به اعدام محکوم گردید. کسی که از همه بیشتر تلاش می¬کرد وی اعدام شود پسرش بود. چون از شیخ علّت را پرسیدند، گفت: بله، خودم همواره چنین ترسی داشتم؛ زیرا وی در نجف متولّد شد، و چون مادرش شیر نداشت، او را به دایه¬¬ای ناشناس دادیم؛ ولی بعد فهمیدیم دایه هم آلوده است و هم ناصبی و دشمن امیرالمؤمنین (ع) است.


کتاب خانواده اسلامی

دکتر رحمت الله قاضیان