آداب عبادت.
آيات و روايات براى عبادت آدابى بيان نموده¬اند، ازجمله:
1 ـ شرعی بودن: عبادت بايد براساس قرآن و معصومين(ع) باشد: چنان¬كه آدرس هر خانه را بايد از صاحب خانه گرفت. اعتقادات و احکام دين را بايد از آيات قرآن و احاديث معصومين(ع) آموخت.
2 ـ آگاهانه بودن: عبادت و نماز بايد آگاهانه باشد نه كوركورانه و بدون توجّه و تعقّل، يعنى نمازگزار به معناى ذكرها و دعاها توجّه داشته باشد و بداند در مقابل چه كسى ايستاده و چه مىگويد.
پيامبر اسلام (ص) مىفرمايد: دو ركعت نماز با توجّه، بهتر از شب زندهدارى غافلانه است. (بحار 84/ 259)
و در حديث است: «رَكْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَيرٌ مِن سَبْعينَ رَكْعَةً مِن جاهِلٍ: دو ركعت نماز عالم، بهتر از هفتاد ركعت نماز جاهل است. (سفينة البحار، كلمه عبد)
و رسول خدا (ص) فرموده است: از نماز، آن قسمتى مورد قبول است كه انسان بر اساس تعقّل و آگاهى بخواند. (محجة البيضاء 1/ 366)
و در حديث است: «اَلْمُتِعَبَّدُ عَلىٰ غَيرِ فِقْهٍ كَحِمار الطّاحُونِةِ: عابدى كه از روى فهم و درك عبادت نكند، همچون الاغ آسياب درجا مىزند». (سفينة البحار، ماده عبد)
قرآن کريم مىفرمايد: «لاتَقْرَبُواْ الصَّلَوٰةَ وَ أَنْتُمْ سُكارىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُواْ مَاتَقُولُونَ: درحال مستى سراغ نماز نرويد، تا بدانيد چه مىگوييد. (نساء 4/ 43)
امام صادق (ع) مىفرمايد: هر كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مىگويد و چه مىگويد، گناهانش بخشيده مىشود. (وافى 2/ 10)
3 ـ خالصانه بودن: عبادت باید خالص برای خدا باشد، نه از روی ریا و برای شهرت طلبی. چنان¬که خداوند فرموده: «وَ ما اُمِروا اِلّا لِيَعبُدوا اللهَ مُخلِصينَ لَهُ الدِّينَ: حال آن¬که جز این دستوری نداشتند که با حقگرایی و اخلاص در اعتقاد به خدا او را عبادت کنند». (سوره بيّنه، آيه 5)
و قرآن¬کریم فرموده: «وَ لايُشرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ اَحَداً: مؤمن در پرستش پروردگارش کسی را با او شريک نگيرد». (كهف، 110)
4 ـ خاشعانه بودن: خشوع توجّه قلبى به خداوند با احساس عظمت او و كوچكى و نياز خود در مقابل اوست.
خداوند تعالیٰ در وصف مؤمنان رستگار می¬فرمايد: «في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ: مؤمنون آنانند، که در نمازشان خاشع و فروتن¬اند». (مؤمنون، 2)
خشوع در نماز یعنی نمازگزار، چنان عبادت كند كه گويا خدا را مىبيند و ذلت و كوچكى خود را در برابر قدرت و عظمت او حسّ كند.
در حديث است: «اُعبُدُ اللهَ كَانَّكَ تَراهُ: خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را مىبينى. (مصباح الشريعه، ص 8)
و در حديث ديگر است: «فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدِع: نماز را در وقتش چنان بخوان، كه گويا آخرين نماز توست. (بحارالانوار، ج 84، ص 223)
5 ـ مخفيانه بودن. عبادت با عُجب و ريا و خودنمايى تباه مىشود.
پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «اَعظَمُ العِبادَةِ اَجراً اَخفاها: برترين عبادت آن است که پنهانی انجام گيرد». (بحار 70/ 251)
البته این دستور شامل عباداتی مثل نماز جماعت و جمعه و حجّ، كه خود اسلام دستور علنى بودن آن¬ها را داده، نمی¬باشد.چون عبادت پنهانی جلوى ريا و تباه شدنش را مىگيرد.
البته اين در مواردى است كه خود اسلام، دستور به عبادتهاى علنى مثل نماز جماعت و جمعه و حجّ نداده باشد.
6 ـ عاشقانه بودن: عبادت باید عاشقانه باشد، یعنی با عشق و علاقه به خدايى كه این همه نعمت و رحمت به ما عطا كرده، نه با بيحالى و سستى.
پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «اَفضَلُ النّاسِ مَن عَشَقَ العِبادَةَ: برترين مردم کسی است که عاشق عبادت باشد». (بحار70/253)
امام صادق (ع) فرمود: «لاتُكرِهُوا اِلى اَنفُسِكُم العِبادَة: عبادت را به خودتان تحميل نكنيد. (اصول كافى، ج 2، ص 83)
امام سجّاد¬(ع) همين¬كه در نماز، به جمله «مالِكِ يَوم الدّين» مىرسيد، آنقدر تكرار مىكرد، تا بيننده خيال مىكرد كه او در آستانه جان دادن قرار گرفته است. (بحارالانوار 84/ 247)
رسول خدا (ص) هرگاه كه وقت نماز فرا مىرسيد، گويا كسى را نمىشناخت و حال معنوى خاصّى پيدا مىكرد. (بحارالانوار 84/ 258)
امام على(ع) در جنگ صفّين، مراقب خورشيد بود و گاهى به آسمان نگاه مىكرد. ابن عبّاس علّت آن را از وى پرسيد. فرمود: براى اين¬كه نماز اوّل وقت از دستم نرود. گفت: حالا؟ ... فرمود: آرى! ... (سفينة ¬البحار¬2/ 44)
امام باقر(ع) فرموده است: «عَلَيْكَ بِالاقْبالِ علىٰ صَلاتِكَ؛ فَانَّما يُحْسَبُ لَكَ مِنْها ما اقْبَلْتَ عَلَيْهِ».: در نماز، توجه به خدا داشته باش،، زيرا از نماز، آن مقدار قبول مىشود كه با توجّه خوانده شود. سپس حضرت مىفرمايد: هنگام نماز، با دست و سر و صورت خود بازى مكن، زيرا همه اين كارها، سبب نقص نماز مىشود، در حالت كسالت و خواب و سنگينى مشغول نماز مشو،، زيرا چنين نمازى، از آن منافقان است . (محجة البيضاء 1/ 354)
امام صادق(ع) فرمود: هنگام نماز، از دنيا وآنچه در آنست مأيوس شو و تمام توجّهت را خدا قرارده و به ياد روزى باش كه در برابر دادگاه عدل او قرار مىگيرى. (محجة البيضاء 1/ 382)
در احاديث، از نماز به عنوان معراج مؤمن» ياد شده است «اَلصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِنِ». ليكن اين عروج و پرواز، در فضاى معنويت بندگى است و براى رسيدن به قرب پروردگار» است.
جايگاه عبادت
گياه خودرو با گل¬هاي پرطراوت و زيباي باغستان¬ها، تنها يك فرق دارد و آن «تربيت» است. آن يك در اثر نداشتن مربّي و آزاد بودن از هرگونه قيد و شرط قواي خود را هدر مي¬دهد و از نيل به كمال بازمي¬ماند؛ امّا اين، بر اثر مراقبت و توجّه باغبان دانا هر روز وارد مرحله¬ي تازه¬اي از تكامل و طراوت مي¬شود. آفريننده¬ي جهان هستي براي اين¬كه آدميان مراحل عالي كمال را طيّ كنند و ذخاير روحي و جسمي خود را كه بهترين وسيله¬ سعادت آن¬هاست، بيهوده هدر ندهند، از همان روزهاي نخست زندگيش بر روی زمين، مربّياني به نام «پيامبران» برای او فرستاد، تا به تربيتش همّت گمارند. يكي از عالي¬ترين دستورات تربيت ديني انبيا «عبادت» است.
عبادات اسلامي كه بخش مهمّي از زندگي فرد مسلمان را تشكيل مي¬دهند، نقش مهمّي در تربيت انسان دارند. هرچند نحوه¬ پياده كردن بعضي از جنبه¬هاي آيين اسلام همچون معاملات با تغيير زندگي اجتماعي مردم تا حدود زيادي تغيير يافته، ولي نظام پرستش همچون نماز، روزه، اعمال حجّ و... ثابت مانده است؛ زيرا عبادت رابطه¬ی بين انسان و پرودگارش است؛ از¬اين¬رو، از نيازهاي مشترک همه¬ی انسان¬هاست.
عبادت، داروخانه¬ی شبانهروزى
هر چند اوقاتى چون هنگام سحر، غروب جمعه، پس از خطبههاى نماز جمعه، هنگام نزول باران و يا شب قدر، بر دعا و عبادت تأکید شده است، ولی دعا و نيايش به اين اوقات اختصاص ندارد؛ بلکه هركس در هر لحظه و در هر شرايطى مىتواند با خدا راز و نیاز كند و حاجاتش را از او بخواهد. عبادت در هر حال داروى غفلت و نسيان و عصيان است. «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكرِى: نماز را برای یادکرد من به پای دار» (طه، آيه 14) و با یاد خدا دل¬ها آرام می¬گیرد: «اَلا بِذِكرِاللهِ تَطمَئنُّ القُلُوبُ» (رعد، آيه 28)
عبادت، مايه آرامش
داشتن هیچ¬گونه قدرت، ثروت، مال و مکنت و حتّی داشتن علم و صنعت فراوان برای آدمی سبب آرامش روحى وی نمی¬شوند؛ چنان¬که غربی¬ها چنین مقدوراتی دارند؛ ولی آرامش روانی ندارند؛ بلکه تنها چیزی که برای آدمی اطمینان خاطر و آرامش روانی می¬آورد، عبادت و اطاعت خدا و نماز و راز و نیاز با پروردگارش است، چنان که اولياى خدا دارای چنان حالتى هستند، که در هيچ شرايطى دچار اضطراب نمىگردند. چنان-که به دنبال فرار شاه، با آن¬كه هنوز دولت منتخبش و نیم میلیون ارتش تا دندان مسلّحش اوضاع را در کنترل داشتند، چون امام خمينى تصميم گرفت بعد از پانزده سال تبعيد به كشورش باز گردد. خبرنگار در هواپيما از ايشان سؤال کرد: اكنون چه احساسى داريد؟ فرمود: هيچ!
عبادت و امدادهای الاهى
چنان¬كه ايمان، انسان را به عبادت مىكشاند، عبادت نيز در عمق بخشيدن به ايمان مؤثّر است؛ مانند دو آجر در دیواری که سبب تقویت یکدیگرند.
خدای تعالی می¬فرماید: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ: آن قدر عبادت كن تا به درجه يقين برسى. (سوره حجر، آيه 99)
حضرت موسى(ع) براى دريافت تورات، چهل شبانه روز در كوه طور به عبادت و مناجات پرداخت و پيامبر گرامى اسلام(ص) براى دريافت وحى مدّتهاى طولانى در غار حرا به عبادت مشغول بود.
در روايات آمده: «مَنْ اَخْلَصَ الْعِبادَةَ لِلّهِ اَرْبَعينَ صَباحاً ظَهَرتْ يَنابيعُ الْحِكْمةَ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ: هركه چهل شبانه خالصانه خدا عبادت کند، چشمههاى حكمت از قلبش بر زبانش جارى مىشود. (بحار، ج 53، ص 326)
فلسفه عبادت در قرآن
1 ـ نماز سبب ياد خدا: «أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِى» طه، آيه 14
2 ـ ذكر و یاد خدا مايه آرامش دلها: أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد، آيه 28) و نتيجه آرامش دل را پرواز به ملكوت: «يَآ أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّك» (سوره فجر، آيه 27 و 28)
3 ـ عبادت تشكر از خداوند: «اُعْبدوُا رَبَّكُمْ الَّذى خَلَقكُم: پرستش كنيد پروردگارتان را كه شما را آفريد». (سوره نساء، آيه 1)؛ «فَلْيَعْبُدُواْ رَبَّ هذَا الْبَيْتِ الَّذِى أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ:پس پروردگار اين خانه(كعبه) را پرستش كنند كه از گرسنگى و ناامنى نجاتشان داد. (سوره قريش، آيه 3 و 4)
4 ـ نماز مانع از فحشا و منکرات: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ: نماز انسان را از زشتىها و مُنكرات باز مىدارد. ( ) از جمله نمازگزار باید به خاطر صحّت نماز و يا قبول شدن آن، باید از نماز خواندن با لباس غصبی و مکان غصبی خودداری کند.
قرآن به دنبال سفارش به نماز مىفرمايد: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَات: همانا كارهاى شايسته، گناهان را از بين مىبرند. (سوره عنكبوت، آيه 45)
5 ـ احساس قدرت وعزّت: كودك مادامى¬كه دستش در دست پدرى قوى و مهربان است احساسِ قدرت مىكند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد كه ديگران او را آزار دهند. انسانى كه متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرتها و طاغوتها و مستكبرين احساس قدرت مىكند.
و نیز از آنجا که تمام عزّتها از خداست، قرآن کریم از كسانى كه از غير خدا عزّت مىخواهند انتقاد مىكند و می¬فرماید: «اَلَّذینَ یَتَّخِذونَ الکافِرینَ اَولیاءَ مِن دونِ المُؤمِنونَ؛ اَیَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّةَ؛ فَاِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمیعاً: آنان¬که به جای مؤمنان کافران را به یاری می¬گیرند، آیا از کافران عزّت می¬طلبند؛ حال آن¬که عزّت همه از آنِ خداست». (نساء، آيه 139)
آرى، هر كس كه كسى را دوست دارد، ميل دارد بيشتر با او حرف بزند و دل از او نمىكند. چگونه ممكن است انسان ادّعا كند خدا را دوست دارد؛ ولى حال حرف زدن با او را ندارد! به خاطر آثار و بركات نماز، اولياى خدا نه تنها به نمازهاى واجب، بلكه به نمازهاى مستحبّ توجّه زيادى داشتند و از آنچه مانع و مزاحم اين سير معنوى و پرواز روحى مىگشت، مانند پرخورى، پرحرفى، پرخوابى، لقمه حرام، لهو و لعب و سرگرم شدن به دنيا، كه انسان را از حال عبادت مىاندازد و نماز را بر او سنگين مىكند، دورى مىكردند.
قبله عامل وحدت
به هر سو بايستيم رو به خداست، زيرا: قرآن کریم مىفرمايد: «فَاَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ» (سوره بقره، آيه 115)؛
ولی ازآن¬رو جامعه اسلامى بايد در نمازهاشان رو به کعبه بایستند که:
اوّلاً، وحدت داشته باشند.
ثانیاً، كعبه اوّلين مکانی است كه براى عبادت مردم وضع شده است: «إِنَّ اَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبارَكاً» (آل عمران، آيه 96)؛
ثالثاً، بنيانگذار و تعميركنندگانِ آن انبيایی چون ابراهیم و اسماعیل بودهاند.