علل نام گذاري علم كلام.
در سبب نامگذاري اين علم به «كلام» علل مختلفي ذكر شده، از جمله:
1 ـ چون در ابتدا بيشترين و مهم¬ترين بحث¬هاي اين علم در مورد اين مسئله بوده است كه «كلام حق تعاليٰ قديم است يا حادث؟».
2 ـ چون كسي كه به اين علم مجهّز باشد، قدرت كلام و بيانش در مجادله و مناظره و مباحثه با مخالفين دين و مذهبش، قوي مي¬گردد.
3 ـ چون روش و عادت متكلّمين اوّليّه اين بوده است، كه آنان به هنگام بحث غالباً سخن خود را با «الكلام في...» (كلام در اين است) آغاز مي¬كردند. مثلاً مي¬گفتند: كلام در اثبات خداوند است، كلام در نبوّت است، كلام در قضا و قدر است و...
4 ـ در اين علم، تكلّم با مخالفان بيش از ديگر علوم مطرح است.
5 ـ كلام حقيقي منحصراً در اين علم طرح و اثبات مي¬شود.
6 ـ چون نسبت كلام را به علوم اسلامي ¬همچون منطق به فلسفه است.
ولی از آنجا كه در علم كلام، اصول عقايد هر دين و مذهبي تبيين و از آن¬ها دفاع مي¬شود؛ ازاين¬رو، کلمه «الاهيّات» كه در فلسفه به-كار مي¬رود براي اين علم مناسب¬تر است.
با توجّه به اهداف و وظايف علم كلام، اهمّيّت و جايگاه آن نيز معلوم مي¬گردد؛ چه، هدايت و ارشاد ديگران از چنان جايگاه رفيعي برخوردار است، كه پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم به اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر فردي را به راه راست هدايت كني، نزد خدا از تمام آن¬چه خورشيد برآن مي¬تابد، برتر است. (وسائل، ج 11، كتاب جهاد، باب 10، ح 1)
مسائل كلامي و فرقه های اسلامي
مسائل چندي سبب شدند، كه به تدريج مسائل اعتقادي مختلفي در بين مسلمين مطرح و در نتيجه فرقه¬های كلامي اسلامي پيدا شوند، از جمله:
1 ـ نافرماني عدّه¬اي از فرمان پيامبر «صلّی الله عليه و آله وسلّم» در تجهيز جيش أسامه كه پس از برگشت آن حضرت از حجّة¬الوداع رخ داد.
2 ـ مشاجره و اختلاف مسلمين در پاسخ نسبت به درخواست قلم و كاغذ از سوي پيامبر «صلّی الله عليه و آله و سلّم» برای نوشتن وصيّت به هنگام بيماري آن حضرت.
3 ـ انكار رحلت پيامبر اكرم «صلّی الله علیه و آله و سلّم» و اعلان عروج روح آن حضرت به آسمان و برگشت قريب¬الوقوع وي به جسدش و تنبیه قائلين به رحلتش از سوي عمر بن خطّاب.
4 ـ اختلاف مسلمين بر سر امامت و خلافت پيامبر اكرم «صلّی الله عليه و آله و سلّم». بدين معني كه پس از رحلت آن حضرت، عدّه¬اي بر آن شدند، كه آن حضرت براي خود جانشيني تعيين نكرده است؛ و ازاين¬رو، براي تعيين خليفه و جانشين پيامبر «صلّی الله عليه و آله و سلّم» در سقيفه¬ی بني¬ساعده گرد آمدند و سرانجام ابوبكر با بيعت چهار نفر باوي، به خلافت انتخاب شد؛ و اين در حالي بود، كه عدّه¬اي ديگر معتقد بودند، پيامبر اكرم «صلّی الله عليه و آله و سلّم» بارها مخصوصاً در غدير خم، علي عليه السّلام را به جانشيني خودش انتخاب فرموده است.
5 ـ اختلاف مسلمين در مورد محلّ دفن پيامبر «صلّی الله عليه و آله و سلّم» كه در مدينه باشد يا در مكه؟ در بقيع يا مسجدالنّبي يا در خانه¬اش؟ كه سرانجام در همان خانه¬اش، كه وفات يافته بود، دفن شد.
6 ـ اختلاف بر سر اين¬كه پيامبر اكرم «صلّی الله عليه و آله و سلّم» براي فرزندش حضرت زهرا عليها السّلام ارث بر جاي گذاشته يا اين¬كه آن حضرت هيچ مالي به ارث نگذاشته است؟ و حتّيٰٰٰ اموالي را كه پيش از رحلتش بخشيده است، همچون فدك، كه سه سال قبل از رحلتش به حضرت زهرا عليها السّلام بخشيده بود، به آن حضرت تعلّق دارد يا بايد به بيت المال برگردانده شود و در اختيار خليفه وقت يعني ابوبكر قرار گيرد؟
7 ـ اختلاف مسلمين در مورد مبارزه با كساني همچون مالك بن نويره، كه از پرداخت زكات به ابوبكر سر باز زدند، آيا حكم آنان ارتداد است يا عدم ارتداد و يا....؟ كه سرانجام ابوبكر براي ختم غائله و مخالفت نكردن كسي با خلافتش آن¬ها را مرتد قلمداد نمود و آن¬گاه توسّط دار ودسته¬اش به سرکردگی خالد بن وليد سركوبشان كرد.
8 ـ اختلاف مسلمين بر سر حكم تعيين خلافت عمر از سوي ابوبكر، كه آيا اين وصيّت اعتبار قانوني و ديني دارد يا نه؟
9 ـ اختلاف مسلمين بر سر رسميّت داشتن حكم شوراي شش نفره¬اي كه عمر براي تعيين جانشين انتصاب نمود يا عدم اعتبار آن.
10ـ اختلاف بر سر حكم ناكثين (اصحاب جمل) و قاسطين (معاويه و طرفدارانش) و مارقين (خوارج) كه در زمان خلافت و حكومت شرعي و قانوني علي عليه السّلام قيام كرده و سبب كشته شدن هزاران نفر از مسلمين و مؤمنين و اصحاب پيامبر«صلّی الله عليه و آله وسلّم» شده بودند.
11 ـ اختلاف مسلمين بر سر «مسئله¬ی حكم مرتكب گناه كبيره». چنان¬كه عدّه¬اي عثمان را در ارتكاب گناه كبيره متّهم به كفر كردند و او را به قتل رساندند. در زمان خلافت علي عليه السّلام هم عدّه¬اي به نام خوارج، معاويه و عمروعاص و امام علي عليه السّلام را به خاطر مسأله حكميّت تكفير كردند. بعدها حسن بصري مرتكب گناه كبيره را منافق دانست، معتزله براي او منزلتي بين ايمان و كفر قائل شدند و ديگر فرقه¬های اسلامي مرتکب گناه کبیره را مؤمن فاسق ناميدند.
12ـ بعدها هم مسائل مورد اختلاف ديگري مانند: حادث يا قديم بودن كلام خدا، جبر و اختيار، قضا و قدر، چگونگي صفات خدا و غيره در ميان مسلمين مطرح شد.
و همين مسائل هم موجب پيدايش فرقه¬های مختلف كلامي و مذاهب مختلف اسلامي شدند.