سایت اصول دین


شرايط كمال عبادت - اخلاص


دکتر رحمت الله قاضیان

شرايط كمال عبادت‏.

غير از شرط صحّت و شرايط قبول، شرايطى هم براى كمال عبادت است. يعنى اگر اين شرايط باشد، عمل عبادى ارزشى فوق‏العاده وكمالى بالاتر دارد، از جمله:

1. نظم و تداوم‏: عبادت باید برنامه‏هاى دائمى و منظّم داشته باشد. در روايات آمده است: مؤمن، اوقاتش را تقسيم مى‏كند و بخشى را براى عبادت و مناجات با خدا قرار مى‏دهد.

2 ـ با اهمّيّت¬تر بودن: در انجام كارها بايد رعايت «اهم و مهّم» را کرد وكارهاى «مهمّ» را بايد فداى كارهاى «مهم‏تر» نمود.

پيامبر اکرم اسلام(ص) فرموده: «لاصَدَقَةَ وَ ذُورَحِمٍ مُحتاج: با وجود بستگان نيازمند، انفاق به ديگران ¬ارزشی ندارد». (نهج الفصاحه، 522)

على(ع) ‏¬فرمود: «لاقُربَةَ بِالنَوافِلِ اِذا اَضَرَّتْ بِالْفَرائِضِ: هرگاه نمازهاى مستحب، به نمازهاى واجب ضرر رساند، موجب قرب به خدا نخواهد شد. (الحياة 1/318)

3 ـ نشاط و دوام‏: عبادتى كامل‏تر است كه همراه با نشاط بوده و استمرار داشته باشد. عملِ اندك و با دوام، برتر از كار زيادى است كه انسان آن را با ملالت و خستگی انجام دهد. آنان كه از عبادت لذّت نمى‏برند، همچون بيمارانى هستند كه از غذاى لذيذ، لذّت نمى‏برند.

4 ـ مشكل‏تر بودن: عباداتى كه دشوارتر است و همّت و اراده و رنج بيشترى لازم دارد، باارزش‏تر و به كمال نزديك‏تر است. امام مجتبى(ع) با آن¬كه مركب سوارى داشت، ولى پياده به سفر حج مى‏رفت تا پاداش بيشترى داشته باشد. بهترين نماز، نماز اوّل وقت است. و در اذان و اقامه مى‏گوييم: «حَىَّ عَلَى الصَّلاة»؛ و نماز شب از آن جهت از نافله¬های روز باارزش¬تر است، كه شخص خود را از بستر نرم و گرم جدا كرده به نيايش و نماز مى‏پردازد.

به عبارت ديگر كار نيك و عبادتى كه در شرايط سخت انجام گيرد، چون فداكارى بيشترى مى‏خواهد وتأثير فراوان‏تر دارد، ارزشمندتر است.

قرآن کريم در ستايش از مؤمنان راستين مى‏گويد: «وَ لايَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ: در راه خدا از ملامت هيچ ملامتگرى نمی¬هراسند. (مائده، آيه 54)

و قرآن کريم مى‏فرمايد: «اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لايَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللهَ: آنان، پيام‏هاى الاهى را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از جز خداوند نمى‏ترسند. (احزاب، آيه 39)

و قرآن مجيد، مى‏فرمايد: «فَضَّلَ اللهُ الُمجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْرَاً عَظِيماً: خدا مجاهدان را بر خانه نشينان با پاداشی عظيم برتری بخشيده است». (نساء، آيه 95)

آری، در عبادت، بايد دشوارى آن را تحمّل كرد و بر سستى‏ و تن پرورى غلبه يافت و به پرستشى عاشقانه و پيوسته پرداخت، تا مورد پسند حضرت حق واقع شود.

امام على(ع) فرموده: «اَفْضَلُ الاَعْمالِ ما اَكْرَهْتَ نَفسَكَ عَلَيهِ: بهترين كارها، عملى است كه خود را (علىٰ‏رغم عدم پذيرش نفس) بر آن وادار كنى. (قصارالجمل 2/ 74)

اخلاص

اخلاص، دانشگاهى است، كه فارغ التحصيلان آن در مدّت چهل روز، به مدارج عالى حكمت مى‏رسند و در سايه اخلاص، به حدّى فوق تصوّر از بصيرت مى‏رسند. نيّت خالص اكسيرى است كه هر فلز بى‏ارزش را، طلا مى‏سازد و هر كارى با نيّت تقرّب به خدا انجام گيرد، عبادت است.

رسول خدا ص فرمود: «مَنْ اَخلْصَ لِلّهِ اَربعينَ صَباحاً ظَهَرتْ يَنابيعُ الحِكمة مِنْ قَلْبهِ عَلى‏ لِسانهِ: هر كس چهل شبانه روز تمام كارهايش براى خدا باشد، (چنان آماده لطف مخصوص الاهى مى‏شود كه) چشمه‏هاى حكمت از دلش بر زبانش جارى مى‏شود. (جامع السعادات، ج 2، ص 77)

ارتباط خالصانه انسان با خدا، برای انسان نورانيّت و صفاى باطن و بصيرتى به همراه دارد كه او را در مشكلات و سختی ها هدايت مى‏كند.

امام على (ع) فرموده: «اَلاخْلاصُ اَعلَى الايمانِ: اخلاص، بلندترين قلّه ايمان است. (فهرست غررالحكم، واژه اخلاص)

امام صادق (ع) فرمود: «اَلقَلبُ حَرَمُ اللهِ وَ لاتُسكِنُوا حَرَمَ اللهِ غَير الله: دل، حرم الاهى است، جز خدا را در آن وارد نسازيد. (بحار 70، ص 25)

امام سجّاد (ع) در دعاهاى سحرهاى ماه رمضان به درگاه خداوند عرض می¬کند: «اَللّهُمَّ طَهِّر قَلْبى مِنَ النِّفاقِ وَ عَمَلى مِنَ الرّياء: خدایا، دلم را از نفاق و عملم را از ريا پاك گردان».

و امام حسين (ع) در دعاى عرفه به درگاه خداوند عرض می¬کند: «..وَالاِخلاصَ فى عَمَلى: خداوندا اخلاص در عمل به من عنایت فرما».

بعضی از نشانه‏هاى اخلاص‏:

1 ـ بى‏توقعى از ديگران: ‏اگر كار براى خداست، انسان مخلص، چشمداشت تشكّر و قدردانى از غير خدا ندارد. و اگر قدر نشناسى و ناسپاسى هم ديد، باز در عمل خويش ثابت قدم و استوار بود، اين نشانه آن است كه براى خدا كار مى‏كند

چنان¬که وقتی حضرت على و فاطمه زهرا (ع) براى شفاى حسنين(ع) نذر كردند، كه اگر شفا يابند، سه روز روزه بگيرند. و چون خداوند آن دو فرزند را شفا داد. على و فاطمه (ع) در وفاى به‏ نذر، روزه گرفتند. هنگام افطار در اوّلين روز، بينوايى به در خانه آمد. آنان غذا و نان خود را به او دادند و خود با آب افطار كردند. روز دوّم و سوّم هم اين ماجرا تكرار شد. چون خانواده كه سه روز، بى¬غذا روزه گرفته بودند، با رنگ پريده خدمت پيامبر(ص) رسيدند. سوره دهر در باره آنان نازل شد، كه اشاره به اين عمل خالصانه دارد: «إِنَّما نُطعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لانُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَ لاشُكُوراً: ما شما را به خاطر خدا، اطعام مى‏دهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسى نمى‏خواهيم. (تفسير نموئه، ذيل آيه 9 انسان)

امام صادق(ع) فرموده: وَالْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذى لاتُريدُ انْ يَحمَدك عَلَيهِ اَحَدٌ الَّا الله: عمل خالص، آنست كه از احدى، بجز خداوند، انتظار مدح و ستايش نداشته باشى. (بحارالانوار، ج 70، ص 230)

2 ـ توجّه به تكليف ‏: نشانه ديگر اخلاص، آنست كه انسان تكليفش را هر چه باشد انجام دهد و كارهاى بزرگ و كوچك برايش يكسان باشد. در عمل، دنبال كارى برود كه ضرورى و تكليف است و بر زمين مانده، هر چند پول و عنوان و شهرت در آن نباشد. مثل خدمت در مناطق محروم يا روستاها و محيط¬هاى كوچك و بد آب و هوا.

3 ـ پشيمان نشدن از كار: كسى كه براى خدا كار مى‏كند و از ديگران انتظارى ندارد، هرگز از كارش پشيمان نمى‏شود؛ زيرا چون براى خدا كار كرده، پاداشش محفوظ است، چه نتيجه دنيايى و مطلوب بدهد يا نه. اگر به خاطر خدا براى ديدار مؤمنى يا عيادت بيمار رفتيد و در منزل نبود، يا امكان ديدار فراهم نشد، پشيمان نمى‏شويد، چون ثواب خود را برده‏ايد. اگر به قصد قربت، به ديدار كسى يا به مجلس ختم رفتيد، امّا آنان متوجّه حضور شما نشدند و تشكّر نكردند، پشيمانى ندارد.

4 ـ بى‏اعتنايى به نظر مردم‏: در انجام وظيفه، براى اهل اخلاص، تفاوتى نمى‏كند كه مردم از او استقبال كنند يا با بى¬اعتنايى برخورد نمايند. ستايش وانتقاد درنظرشان يكسان مى‏باشد.

اميرالمؤمنين)ع) فرموده است: «لِلمُرائى ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَكْسَلُ اذا كانَ وَحْدَهُ وَ يَنْشَطُ اِذا كانَ فىِ النّاسِ وَ يزيدُ فى العَمَل اذا اثِنَى عَليِه وَ يَنْقُصُ اِذا ذُمَّ: رياكار، سه نشان دارد: وقتى تنهاست، بى حال است، ولی وقتى با مردم است، در عبادت نشاط دارد، اگر تعريفش كنند، كار بيشترى مى‏كند و اگر بدگويى كنند، كم كارى مى‏كند. (محجة البيضاء 6/ 14)

5 ـ تداوم انگيزه و عمل: انسان مخلص، ساخته وظيفه و تكليف الاهى است، نه ساخته جوّ و شرايط و صرف اين و آن. بنابراين، آنچه را كه تكليف اوست، به طور مستمر و يك نواخت انجام مى‏دهد و از تكرار آن عمل، حتّىٰ براى هزارمين بار، خسته نمى‏شود. ممكن است به خاطر ضعف جسم يا پيرى، كمتر كار كند، ولى نشاط و انگيزه‏اش تغيير نمى‏كند.

6 ـ مانع نبودن مال و مقام‏: براى افراد با اخلاص، مال و مقام، مانع انجام وظيفه نيست. حتّىٰ «خود» را هم فداى تكليف مى‏كند و در اين مسير، از خواسته‏هاى خود نيز مى‏گذرد. اگر دلبستگى به مال و مقام و خويشان و دوستان مانع انجام وظيفه باشد، اخلاص‏ ضايع می¬شود.

7 ـ يكى بودن ظاهر و باطن‏: يگانگى ظاهر و باطن ‏از نشانه‏هاى ديگر خلوص است یعنی عمل در ظاهر با نيّت در باطن يكسان باشد.گندم‏نماى جو فروش نباشد، و همان باشد كه نشان مى‏دهد. در خلوت و در حضور ديگران یکسان عمل کند. نزد دیگران کارهایش خلاف کارهایش در خلوت نباشد. البته رعايت ادب، مسئله ديگرى است.

آن¬كه اخلاص دارد، نورانيتى در دل، توفيقى در عمل، پاداشى در دنيا و آخرت، عاقبت بخيرى، خوش نامى و محبوبيّت دارد. اين وعده الاهى است كه پاداش نيكوكاران خالص و بندگان مخلص ضايع نمى‏شود.

امام على(ع) ‏فرمود: «مَنْ لَمْ يَخْتَلِف سِرُّهُ وَ عَلانِيَّتُهُ وَ فِعلُه و مقالَتُهُ فَقَدْ اَدَّى‏ الاَمانَةَ وَ اَخْلَصَ العِبادَةَ : كسى كه ظاهر و باطنش يكسان و گفته و عملش هماهنگ باشد، امانت الاهى را ادا كرده و عبادت خالص انجام داده است. (نهج¬البلاغه، نامه 26)

8 ـ نداشتن تعصّب گروهى‏: اخلاص، انسان را به تلاش هميشگى و همه جايى و خستگى‏ناپذير وامى‏دارد؛ ولى بدون اخلاص، گاهى گرايش‏هاى باندى و گروهى در كار است. اگر آن وابستگى و عضويّت در يك گروه باشد، فعّال و با نشاط است و اگر از آن مدار خارج شد، نشاط قبلى را از دست مى‏دهد، حتّىٰ ممكن است منزوى و گوشه گير يا حتّىٰ مخالف شود و كارشكنى كند. انسان با اخلاص، در انحصار باند و تشكيلات خاصّ نيست و تعصّب گروهى نمى‏ورزد و اگر گروهى را باطل تشخيص داد، از آنان كناره مى‏گيرد و از گروه پرستى و تعصّبات شرك‏آميز قومى، قبيلگى و منطقه‏اى و حزبى (كه با ورح اخلاص ناسازگار است) دور مى‏شود.

قرآن کریم مى‏فرمايد: «قَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارىٰ‏ عَلىٰ‏ شَى‏ءٍ و قَالَتِ‏ النَّصارىٰ‏ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلىٰ‏ شَي‏ءٍ : يهود گویند: عقاید نصارا پایه درستی ندارد و نصارا می¬گویند: عقاید يهود پایه¬ای ندارد. (بقره، آيه 113).

البته اگر حزب يا گروه و تشكيلاتى حق بود، بايد از آن حمايت كرد.

9 ـ انجام كارهاى انجام نشده: اگر اخلاص و دلسوزى در كار باشد، انسان دنبال كارهاى لازم و زمين مانده مى‏رود كه خلاء آن محسوس است و كسى نيست كه انجامش دهد، چون نام و نانى ندارد يا مهمّ به حساب نمى‏آيد.

علامه طباطبايى (ره) وقتى از حوزه علميه نجف به قم آمد، ديد كه درس فقه و اصول بسيار است ولى درس تفسير و فلسفه گفته نمى‏شود. شروع به تدريس اين دو علم كرد. هر چند عدّه‏اى از روى خيرخواهى، می¬گفتند: اين كار، با شأن مرجعيّت آينده شما سازگار نيست؛ ولى او، بنا به تشخيص نياز و مصلحت حوزه، به تفسير و فلسفه پرداخت و «الميزان» و اصول فلسفه و بدایة الحکمه و نهایة الحکمه را تأليف كرد.

10 ـ انصراف از خطا: آن¬كه در كار اشتباه خود، پافشارى مى‏كند مخلص نيست. فرد با اخلاص، اگر تشخيص داد كار و راه بهترى وجود دارد، از مسير خطا منصرف مى‏شود و يا كار را به كاردان‏تر وامى‏گذارد.

نتيجه اخلاص‏: ارتباط خالصانه انسان با خدا، نورانيّت ضمير و صفاى باطن و بصيرتى به همراه دارد، كه انسان را در پيچ و خم‏هاى زندگى و بن‏بست‏ها و مشكلات، هدايت مى‏كند.

امام على(ع) مى‏فرمايد: «عِنْدَ تحقيق الاِخلاصِ تَسْتَنَيرُ البَصائِر: هرگاه خلوص در دل آيد، نورانيّت و بينش به همراه آن مى‏آيد. (فهرست غررالحكم، واژه خلص، ص 93)

اين همان «فرقان» است، كه قرآن كريم، آن را از نتائج تقوا مى‏شمارد و می¬فرمايد: «اِن تَتَّقوا اللهَ يَجعَل لَکُم فُرقاناً: اگر تقوا داشته باشيد، به شما قدرت تشخيص حق از باطل خواهد داد». (انفال 8/29)

و نيز قرآن كريم مى‏فرمايد: «يا اَيٌّهَا الَّذينَ آمَنوا، اِتَّقوا اللهَ وَ آمِنوا بِرَسولِهِ، يُؤتِکُم کِفلَينَ مِن رَحمَتِهِ وَ يَجعَل لَکُم نوراً تَمشونَ بِهِ وَ يَغفِر لَکُم وَاللهُ غَفورٌ رَحيمٌ: ای کسانی که ايمان آورده¬ايد، از خدا پروا کنيد و به رسول او ايمان آريد، تا از رحمت خود به شما دو چندان عطا کند و نوری برایتان پديد آورد، تا به مدد آن گام بردارید و تا شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده¬ی مهربان است». (حديد، 57/ 28)


کتاب عبادت، نماز و دعا

دکتر رحمت الله قاضیان